بازگشت

اعتراف مامون به عظمت امام جواد (ع) در سنين كودكي چه بود؟


ابن حجر هيتمي و ديگران نقل كرده اند:مأمون مي خواست دختر خود را به حضرت جواد(ع) تزويج كند. بني عباس، از شنيدن اين قضيه، به صدا در آمده، به او گفتند: خلافت هم اكنون به دست بني عباس است؛ به چه جهت قصد داري آن را به بني هاشم منتقل كني؟مأمون در جواب گفت: علت آن، كثرت علم و فضل او است با كمي سنش. آنان جواب دادند: او كودكي خردسال است و هنوز اكتساب علم و كمال نكرده است. اگر صبر كني كه كامل شود و بعد از آن با او وصلت نمايي، بهتر است. مأمون گفت: شما ايشان را نمي شناسيد. علم ايشان از جانب حق تعالي است و كوچك و بزرگ آنان، از ديگران افضل اند. اگر مي خواهيد اين امر بر شما ثابت شود، علما را جمع كنيد و با او مباحثه نماييد. عباسيان قبول نموده، اتفاق كردند كه يحيي بن اكثم، قاضي القضات آن عصر، با او بحث كند. لذا در روزي معين، در مجلس مأمون حاضر شدند و يحيي بن اكثم، مسائلي را از جواد(ع) سوال كرد و آن حضرت به بهترين وجه پاسخ آنها را داد.

***