بازگشت

منبع جود و عطاي حق، جواد




هر كه اندر وادي عشق اوفتاد

عقل دورانديش را از دست داد



كار عشق گلرخان بازيچه نيست

شير در اين ره به زانو اوفتاد



فرق بسيار است در عشق و هوس

بر هوس رانان نباشد اعتماد



ما به آن جانانه بسپاريم جان

كز كف جودش فلك گيرد مراد



مظهر ذات خداوند كريم

منبع احسان و الطاف و وداد



نور چشمان علي، شير خدا

سرور و سر حلقه ي مردان راد





[ صفحه 451]





غنچه ي گلزار زهراي بتول

آن كه چون او مادر گيتي نزاد



روي او همچون حسن، خويش حسين

در مقام زهد چون زين العباد



علم او چون باقر علم نبي

جعفر صادق به درس اجتهاد



ريزه خوار خوان جودش ما خلق

موسي كاظم به مهر و عدل و داد



نور چشمان علي موسي الرضا

منبع جود و عطاي حق جواد



آن كه مأمون بهر درس و بحث او

از بزرگان مجلسي ترتيب داد



قاضي القضاة را در بزم خواند

پيش او از بهر بحث و انتقاد



گفت پس يحيي بن اكثم كاي امير

من به دانشگاه دهرم اوستاد



چون مني را با جواني خردسال

كي سزد بر علم و دانش لب گشاد



گفت مأمون بهر حل مشكلات

چون بني هاشم ندارد كس به ياد



كن سؤال از او، اگر ماند از جواب

با تفاخر پيشه كن رسم عناد



مطلبي را كرد پس يحيي سؤال

كز سؤال مشكل خود بود شاد



او جوابش گفت و در تشريح آن

پرسش از او كرد بهر امتداد



نزد او آن گونه درماند از جواب

كز خجالت رفت بنيادش به باد



زان كه غافل بود از كنز علوم

از رسول هاشمي دارد نژاد



در علوم اولين و آخرين

چون علي باشد به هنگام جهاد



عيد مولود جواد العالمين

بر جميع انس و جان فرخنده باد



محفوظ اصفهاني

ديوان محفوظ اصفهاني / 100



[ صفحه 452]