بازگشت

در اسم و لقب و كنيه و نسب و تاريخ ولادت حضرت جوادالائمه


اما اسم شريف (محمد) است و كنيه شريفشان (ابوجعفر) است.

اين بزرگوار در اسم و كنيه و در اسم والد ماجدش شبيه است به جدش (امام محمد باقر لذا اين بزرگوار را ابي جعفر الثاني گفتند)

اشهر القابشان (تقي) و (جواد) است.

در مجمع البحرين است، سمي محمدالجواد التقي لانه اتقي الله تعالي فوقيه شر المأمون اذ دخل عليه بالليل و هو سكران فضربه بسيفه حتي ظن انه قتله فوقيه الله تعالي شره.

مخصوصا پدر بزرگوارش او را وصيت به جود فرمود.

در عيون الاخبار از بزنطي روايت كرده گفت خواندم كاغذي را كه حضرت امام رضا (ع) به فرزندش حضرت جوادالائمه نوشته بود، در آن كاغذ بود.

«يا اباجعفر به من خبر رسيده وقتي كه سوار مي شوي كه از منزل خارج شوي غلامان تو را به جهت بحلي كه دارند از باب الصغير خارج مي كنند كه مبادا خيرت به احدي برسد به حقي كه من به تو دارم كه دخول و خروجت را از باب الكبير قرار بده هر وقت سوار مي شوي درهم و دينار همراه خود داشته باشي كه احدي از تو سؤال ننمايد مگر آنكه عطائي به او بنمائي اگر اعمامت از تو چيزي بخواهند كمتراز پنجاه اشرفي به آنها ندهي، اگر از عماتت چيزي بخواهند كمتر از بيست و پنج اشرفي به آنها ندهي و ياده را مختاري تا خداوند تو را برگزيده و بلند بنمايد پس انفاق بنما و مترس از خداوند فقر و تنگدستي را»

و اما نسب شريفشان والد ماجدشان حضرت علي بن موسي الرضا (ع) بود.

والده ماجده شان (كما في الكافي) ام ولد بوده و اسمش سبيكه ي نوبيه يا خيزران است



[ صفحه 741]



روايت شده كه آن مخدره از اهل بيت ماريه قبطيه مادر حضرت ابراهيم پسر پيغمبر (ص) است.

در اثبات الوصية مسعودي است كه اسم والده حضرت جواد (ع) سبيكه است.

«و انها كانت افضل نساء زمانها و روي انه ولد (ع) ليلة الجمعة لاحدي عشر ليلة بقيت من شهر رمضان سنة خمس و تسعين و مأة فلما و اذ قال ابوالحسن (ع) لا صحابه في تلك الليلة قد ولد لي شبيه موسي بن عمران فالق البحار قدست ام ولدته فلقد خلقت طاهرة مطهرة ثم قال بابي و امي شهيد يبكي عليه اهل السماء يقتل غيظا و يغضب الله جل و عز علي قاتله فلا يلبث الا يسيرا حتي يعجل الله به الي عذابه الاليم و عقابه الشديد»

در ارشاد از علي بن جعفر الصادق روايت كرده كه حضرت رضا فرمودند: «ياعم الم تسمع ابي و هو يقول قال رسول الله (ص) بابي ابن خيرة الاماء النويبة يكون من ولده الطريد الشريد الموتور بابيه و جده صاحب الغيبة فيقال مات او هلك اواي و ادسلك فقلت صدقت جعلت فداك در اصول كافي از يحيي صنعاني روايت كرده گفت من خدمت حضرت رضا (ع) مشرف بودم كه حضرت جواد را خدمت پدر بزرگوارش آوردند حضرت فرمود «هذا المولود الذي لم يولد مولود اعظم بركة منه»