بازگشت

خبر حضرت هادي از وفات پدرش


باز در اثبات الوصيه است [1] كه از حميري از محمد بن عيسي از حسين بن قارون از مردي كه همشير با حضرت ابي جعفر بوده روايت كرده كه امام هادي نزد ابي زكريا كرخي بغدادي در مدينه نشسته بوده و در آن وقت پدرش ابي جعفر عليه السلام در بغداد بود كه ناگاه او را گريه دست داده و به شدت گريه مي نمود ابي زكريا سبب گريه آن حضرت را پرسيد جواب نداده از جا برخاست و به حالت گريه به اندرون رفت و ناله و شيونش بلند شد پس از آن بيرون آمد ما سبب گريه را پرسيديم فرمود پدرم وفات يافت و ما به حضرتش عرض كرديم از كجا دانستيد فرمود بر من از اجلال خداي جل وعلا چيزي وارد شد كه با آن دانستم پدرم صلي الله عليه و آله و سلم از دنيا رفته و وفات يافت

راوي گويد ما آن وقت را تاريخ گذاشتيم و چون به ما خبر رسيد هنگام وفات را مطابق با همان ساعت ديديم كه آن حضرت به ما اعلام فرموده بود

از حسن بن علي الوشا روايت [2] شنيد كه گويد ام محمد كنيز ابي الحسن الرضا به ما خبر داد كه حضرت ابوالحسن آمد و به حالت افسرده



[ صفحه 117]



و متوحشي در حجره ام ابيها دختر موسي بن جعفر عمه پدرش جلوس فرمود من به حضرتش عرض كردم شما را چه شده فرمود به خدا قسم كه الساعه پدرم وفات كرد ام محمد گويد من عرض كردم اين چنين نفرمائيد فرمود به خدا قسم چنان است كه مي گويم ما در آن وقت و روز را يادداشت كرده و نوشتيم وقتي خبر رسيد همان بود كه آن حضرت بما اعلام فرمود


پاورقي

[1] اثبات الوصيه ص 191 - بحارالانوار - بصائرالدرجات.

[2] اثبات الوصيه ص 192.