بازگشت

در امر ازدواج امام جواد با ام الفضل دختر مامون


وقتي كه مدعيان بر كنار شدند و زبان خصمان از گفتار خصومت آميز و عناد خود كوتاه شد مامون به حضرت جواد الائمه عرض كرد هم اكنون به موقع است كه حضرتت دخترم ام الفضل را براي خود خطبه خوانده و به ازدواج خويش درآورد

اربلي مي نويسد: [1] فرداي آن روز مامون مردم را دعوت نموده حاضر شدند حضرت ابي جعفر عليه السلام نيز حضور يافت سران سپاه و امراي لشگر و درباريان و خواص رجال و عمال از براي مبارك به او تهنيت حضور يافتند و سه طبق از نقره كه در آن بسته هائي از مشك و زعفران بهم آميخته در ميانه آنان بود به اسناد اوراقي كه و در آن قباله و حواله و برگهاي بها دار



[ صفحه 67]



از عطايا و املاك بود به مجلس حاضر نمودند مامون امر كرد آن اسناد و اوراق و حوالجات را بر خواص قومش بخش و نثار نمودند و هركس كه بسته به دست او مي رسيد صاحب ملك و مال و هديه و عطائي مي گرديد كه در ميان آن بسته بود و به محض درخواست به آن مسترد مي گرديد همين طور درباره سران سپاه و افسران و افراد هريك عطايا و جوائزي در خورشان و مقام اعطا نمودند و تمامي حضار وقتي كه از دربار خلافت مراجعت نمودند هر كدام از جوائز و عطايا در رديف سرمايه داران بزرگ و اغنيا درآمدند مأمون هم شخصا صدقات زيادي به عموم مسلمين عطا فرموده و براي حضرت ابي جعفر و دخترش ام الفضل لوازم زندگي و اعاشه ي مكفي و در خورشان و جلال تهيه نمود


پاورقي

[1] كشف الغمه ص 286.