بازگشت

سؤال مامون از پرسش ده گانه امام جواد


مأمون در اين موقع خواست كه به حضار مقام علمي و جلال و منزلت حضرت جوادالائمه را خاطر نشان كند لذا از امام درخواست نمود كه حكم صور ده گانه را بيان فرمايد و خود و ديگري را از آن مستفيد نمايد.

امام فرمود، محرم وقتي صيد را در حل يا خارج كشت اگر صيد او از پرنده ها و كبار آن بود بر او است كفاره گوسفندي و اگر در حرم صيد كرد كفاره او دو برابر است و اگر جوجه طيور را در خارج از حرم صيد نمود كفاره ي او بره اي است كه از شير گرفته شده باشد و قيمت آن بر او



[ صفحه 63]



وارد نيست و اگر آن جوجه را در حرم صيد كرد بر اوست كفاره آن بره و قيمت جوجه و اگر صيد او از وحوش و حيوان بياباني بود در گوره خر كفاره آن ماده گاويست و در شتر مرغ (بدنه) است و اگر مقدور او شد اطعام شصت مسكين است و آن را كه توانائي نداشت روز هيجده روزه است و اگر ماده گاوي را صيد كرد كفاره آن ماده گاوي است و اگر مقدور او نشد اطعام سي نفر مسكين است و اگر آن را نتوانست نه روز روزه بايد بگيرد و اگر صيد او آهو بود كفاره آن يك گوسفند است و اگر نتوانست ده مسكين را اطعام كند و اگر نتوانست سه روز روزه كفاره آن است

و اگر قتل در حرم بود جزا و كفاره آن دو برابر است كه آن را در مني نحر كند اگر كه محرم در حج باشد در آنجا كه مردم نحر مي كنند و اگر محرم در عمره باشد آن را در مكه نحر مي كنند و قيمت آن را هم صدقه مي دهند تا اينكه كفاره او دو برابر گردد

اگر كه خرگوشي را صيد نمود بر او است گوسفندي و اگر كبوتري را كشت كفاره آن هم يك گوسفند است با يك درهم تصدق يا اينكه با آن دانه از براي كبوتران حرم بخرد و در جوجه كبوتر نصف درهم است و در تخم كبوتر ربع درهم است و آنچه را كه محرم در حين جهالت و ندانستگي مرتكب شود بر او چيزي نيست مگر صيد كه بر او كفاره است و بايد فديه بدهد اعم از اينكه نداند يا بداند صيد او عمدي باشد يا خطائي.

در كتاب ارشاد و مفيد احتجاج طبرسي جزا و كفاره خرگوش



[ صفحه 64]



و كبوتر و جوجه آن ذكر نشده (المقرم ص 49) و آنچه را كه بنده در هر حال مرتكب شود كفاره ي آن به عهده مولاي اوست به همان نحو كه خود مولا بدان عزم است و بر عهده ي او است كه در هر صورت بايد كفاره بدهد و در كودك و طفل نابالغ كفاره اي نيست و اگر عمل خود را اعاده كند خدا او را انتقام مي كشد و كفاره ندارد و انتقام هم در آخرت است و اگر دلالت بر صيد نمود در حالتي كه او محرم است كه بايد فديه بدهد و اصرار بر اين كار هم بعد از فديه دادن لازمه اش عقوبت در آخرت است و شخص پشيمان را بعد از فدا دادن چيزي بر او نيست و اگر صيدي را در آشيانه اش گرفت و عمل او از خطا بود كفاره اي بر او نيست مگر اينكه تعمد نموده باشد و اگر در شب يا روز صيد كرد بر اوست كه فديه بدهد

اين احكامي است كه ابن جرير در دلائل الامامه ص 207 و مسعودي در اثبات الوصيه ص 188 و حسين بن عبدالوهاب در عيون المعجزات ص 111 در آن اتفاق دارند [1] .

مأمون گفت يا اباجعفر احسنت احسن الله اليك حال اگر خواستي حضرتت از يحيي مسئله اي را بپرس همانطور كه او از تو پرسيد.

امام رو به يحيي نموده فرمود از تو بپرسم؟ يحيي عرض كرد كه فدايت شوم اختيار با شما است اگر توانستم جواب عرض مي كنم و اگر نتوانستم از حضرتت استفاده مي نمايم ابي جعفر عليه السلام فرمود خبر بده به من از مردي كه در اول روز نظر به زني كرد در حالتي كه بر او حرام بود و چون روز بالا آمد آن زن بر او حلال شد و هنگام زوال ديگر باره بر او حرام شد



[ صفحه 65]



و وقت عصر بر او حلال گرديد و هنگام غروب بر او حرام شد و در عشاء آخرين بر او حلال گرديد و چون نصف شب رسيد ديگر باره بر او حرام گرديد و صبحگاه در موقع طلوع فجر بر او حلال شد

ابن اكثم در اينجا نيز سرافكنده و ملزم شده راه حل مسئله را به هيچگونه نيافته به عجز و ناداني خود اعتراف نمود و از امام جواد عليه السلام درخواست حل مسئله و بيان حكم را كرد.

امام فرمود ابن جاريه (كنيز) را از براي مردي بود كه اول روز شخصي اجنبي او را نظر به حرامي نمود و به او محرم نبود وقتي كه روز بلند شد كنيز را از مولاي خودش خريد پس از آن بر او حلال گرديد و چون وقت زوال رسيد كنيز را آزاد كرد و بر او حرام گرديد هنگام عصر او را ازدواج نمود و بر او حلال شد و در وقت غروب او را اظهار كرد (به او گفت «انت علي كظهر امي» يعني تو بر من به منزله مادر مني) پس از آن بر او حرام گرديد و هنگام عشا كفاره ظهار داد بر او حلال شد و در نصف شب او را يك طلاقه كرد پس از آن بر او حرام گرديد به آنها و در وقت طلوع صبح او را رجوع نموده سپس بر او حلال گرديد.

در اين وقت مامون رو به حضار مجلس از خانواده خود نموده و گفت آيا ما بين شما كسي هست كه پي به اين مسئله و جواب آن برده باشد و همچنين در مسئله اولي از ميان شما كسي بوده كه به آن آشنا باشد.

همگي عرض كردند يا اميرالمؤمنين نه والله تو خود داناتري به آنچه در نظر داري و صلاح خود را در آن مي بيني مامون گفت، واي بر شما اينها خانواده و اهل بيتي هستند كه خداي سبحان اينگونه فضل و كمال كه مي بينيد به آنها اختصاص داده كودكي و صغر سن مانع ايشان از اظهار فضيلت و كمال نيست آيا نمي دانيد كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم افتتاح دعوت خود را به اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب عليه السلام نمود و او را در حالتي كه ده ساله بود بدين



[ صفحه 66]



خود دعوت كرده و اسلام را از او پذيرفت و درباره او حكم به اين دين و دعوت فرمود، و احدي را جز او در اين سن دعوت به اسلام ننمود و حسن و حسين به حضرتش بيعت نكردند در حالتي كه پسران شش ساله و كمتر از اين بودند و هيچ كودكي جز آن دو به حضرتش بيعت ننمودند، آيا هم اكنون نمي دانيد؟ آنچه را كه خدا به اين خانواده اختصاص داده و اينها ذريه بعضها من بعض هر يك چون ديگري و حكمي كه درباره اول آنها اجرا مي شود همان حكم درباره ي آخرت آنها اجرا خواهد شد [2] .

همگي گفتند راست مي فرمائي يا اميرالمؤمنين و ما فرمايش تو را تصديق مي كنيم پس از آن از مجلس خجالت زده و شرمگين برخاستند و در ادعاي باطل خود مجاب و محكوم گرديدند


پاورقي

[1] وفات امام الجواد المقرم ص 49.

[2] كشف الغمه ص 286.