بازگشت

محمد بن الحسن بن شمون البصري


اين مرد نيز در دوائر المعارف جزء اصحاب امام جواد(ع) شمرده شده در نقدالرجال مي نويسد: محمد بن حسن ابوجعفر بغدادي واقف پس از آن غلو نموده و خيلي ضعيف و فاسد المذهب بوده و احاديثي در وقف نسبت به او داده شده و براي او كتابهائي است حصين بن قاسم از او روايت كرده و نيز ابوالحسين رجاء بن يحيي بن سامان و احمد بن عيسي بن الفراد و عبيدالله بن علاء از او روايت نموده اند نجاشي او را بصري غالي و از اصحاب امام جواد و هادي و عسكري (ع) شمرده و در رجال شيخ او را واقفي پس از آن غالي ضعيف و متهافت دانسته كه مورد التفات نيست و مصنفات او به آنچه به او نسبت داده اند قابل توجه نمي باشد غضايري هم از او نامبرده

محمد بن ابي عمير ازدي

اين مرد جليل و عالم محدث وجيه از اصحاب حضرت موسي بن جعفر و علي بن موسي الرضا و حضرت جواد الائمه عليهم السلام است كه در سال 217 زمان امام جواد (ع) وفات يافته و از روات ثقات و صاحب مقامات است.

مرحوم ميرمصطفي تفرشي در نقدالرجال خود و ترجمه احوال او را به اين مضمون مي نويسد [1] .

محمد بن ابي عمير زياد بن عيسي ابواحمد الازدي از موالي مهلب بن ابي صفره بوده او بعضي را مولي بني اميه شمرده اند و اول قول صحيح تر است، و بغدادي الاصل و المقام بوده خدمت حضرت ابي الحسن موسي بن جعفر (ع) رسيده و از حضرتش حديث ها شنيده و او



[ صفحه 226]



را در بعضي از آن بابا احمد مكني فرموده و از حضرت رضا (ع) روايت كرده و او در ميان ما مردي جليل القدر و عظيم المنزلة است و همچنين است نزد مخالفين ما جاحظ در كتابهاي خودش از او حكايت كرده و گويد وجهي از وجوه رافضه بود ابن ابي عمير در زمان هارون الرشيد به حبس افتاده و گفته اند حبس براي او براي اين بود كه عهده دار قضاوت شود و گفته اند بعد از آن عهده دار گرديده و بعضي حبس او را براي آن گفته اند كه مي خواستند از او بمواضع شيعه راه بيابند و اصحاب موسي بن جعفر را معلوم نمايند روايت كرده اند كه او را تازيانه به اندازه اي زدند كه نزديك بود از شدت درد اقرار كند پس از آن محمد بن يونس بن عبدالرحمن شنيده و او مي گفت يا محمد بن ابي عمير فصبرت كذا ففرج الله يعني اين محمد بن ابي عمير اين طور صبر كردي خدا براي تو فرج رسانيد و روايت شده كه او را مامون نيز حبس نمود تا اينكه عهده دار قضاي بعضي از ولايات گرديد و گفته اند كه خواهرش كتابهاي او را در حال استتار و پنهان بودن او دفن كرده و مخفي نمود و او چهار سال در حبس بود و به اين واسطه كتاب هاي وي از بين رفت و او از حفظ حديث مي نمود و بعضي از حديث هاي او از آنان بود كه پيش از آن در دست مردمان بوده و از اين جهت اصحاب ما در مورد مراسيل او ساكت مي شوند.

ابن ابي عمير كتابهاي زيادي تصنيف نموده و عبدالله بن عامر و محمد بن حسين و عبدالله بن احمد بن نهيك و ابراهيم بن هاشم روايت كرده وفات او در 217 بوده و نجاشي او را از اوثق ناس نزد خاصه و عامه شمرده و ناسك تر از همه اورع و اعبد از ديگران دانسته و زمان او سه نفر از ائمه معصومين صلوات الله عليهم اجمعين را درك نموده: حضرت ابي ابراهيم موسي بن جعفر (ع) كه از آن حضرت روايت نكرده و از حضرت



[ صفحه 227]



ابي الحسن الرضا و امام الجواد (ع) روايت نموده

احمد بن محمد بن عيسي از او روايت كرده و او كتاب صد مرد از رجال حضرت ابي عبدالله را نوشته و خود داراي مصنفاتي زياد بوده و يعقوب بن يزيد و ايوب بن نوح و محمد بن عيسي بن عبيد از او روايت نموده در فهرست او را ثقه و از اصحاب رضا (ع) شمرده و عصابه بر تصحيح اخبار صحيحه او اجماع دارند و براي او به فقه اقرار نموده اند چنانكه شيخ كشي در فهرست خود متعرض است


پاورقي

[1] نقدالرجال ص 284 ص 285.