نامه اي در دل شب
حضرت امام محمد تقي عليه السلام فرمود: چگونه تباهي به كسي برسد در حالي كه خدا ضامن اوست و چگونه رهايي يابد كسي كه خدا در تعقيب اوست.
كشي در كتاب رجال از مردي از اصحاب ما به نام ابوزنبيه نقل مي كند كه گفت: ما هفت نفر بوديم. در زمان حضرت جواد عليه السلام در بغداد حجره اي گرفتيم. عصر يك روز يكي از ما بيرون رفت و شب نيامد. در دل شب نامه اي از آن حضرت رسيد كه رفيق خراساني شما سر بريده در نمدي پيچيده و در فلان مزبله افتاده است. برويد و با فلان چيز و فلان چيز او را مداوا كنيم، خوب مي شود.
رفتيم و او را همان جا و به همان نحو يافتيم و با آنچه حضرت فرموده بود او را مداوا كرديم و خوب شد.
[ صفحه 84]