بازگشت

كيفيت ميلاد امام جواد


در كيفيت تولد پيشواي نهم، امام جواد عليه السلام، ابن شهر آشوب مورخ و محدث معتبر چنين مي نويسد: حكيمه خاتون، دختر امام موسي كاظم عليه السلام مي گويد:

روزي برادرم امام رضا عليه السلام مرا احضار كرد و فرمود: اي حكيمه! امشب، فرزندي از خيزران متولد مي شود، بايد در حين ولادت حاضر باشي.

من در خدمت آن حضرت ماندم، چون شب شد و درد مخاض و زايمان بر خيزران مستولي گرديد، من و قابله به همراه خيزران در اتاقي بوديم، برادرم چراغي نزد ما افروخت و در را به روي ما بست و بيرون رفت، چون او را درد زائيدن گرفت بالاي تشت نشانديم، چراغ خاموش شد از تاريكي ناراحت و غمگين شديم، ناگهان ديديم فرزندي از خيزران متولد شد در حالي كه اتاق روشن گرديد و نوري از چهره ي او تابش نمود و در ميان تشت قرار گرفت و مثل اين كه پرده ي نازكي اطراف او را احاطه كرده بود. اين پرده شبكه اي از نور بود و از جمال زيبايش نور پرتو افكن و ساطع گرديد، به طوري كه تمام آن حجره منور شد و ديگر از غم تاريكي بيرون آمده از چراغ بي نياز بوديم.

من، آن وجود نوراني را گرفته و بر دامن خود گذاشتم و در جامه هاي مطهر پيچيده بودم كه امام رضا عليه السلام وارد حجره شد و او را از من گرفت. آن حضرت به سنت رسول الله صلي الله عليه و آله در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه خواند و در



[ صفحه 41]



گهواره ي عزت و كرامت گذاشت و به من فرمود: از كنار گهواره ي او دور مشو!

من از او دور نمي شدم تا آن كه روز سوم ولادتش ديدم چشم هاي خود را گشود و به اطراف نگريست و با كمال فصاحت مانند كودكان راشد و بالغ گفت:

«اشهد أن لا اله الا الله و أشهد ان محمدا رسول الله»

من سخت در حيرت فرو رفتم و آن چه ديده و شنيده بودم خدمت برادرم عرض كردم.

برادرم با لبخندي فرمود: اكنون عجائب و شگفتي هاي بيشتري از او خواهي ديد.

مجلسي رحمه الله مي نويسد: در اين اثنا، شعاع انوار الهي از آسمان ولايت ساطع شد و تمامي خانه ي امام عليه السلام را فرا گرفت.

ابوجعفر، امام جواد عليه السلام در وسط تشت قرار گرفت و پرده ي نور او را احاطه نمود بود كه منادي از عالم غيب چنين ندا كرد:

يا فلان بن فلان!؟ أثبت أنت صفوتي من خلقي و موضع سري و عيبة علمي و أميني علي وحيي و خليفتي في أرضي، لك و لمن تولاك أوجبت رحمتي و منحت جناني و أحللت جواري.

و عزتي و جلالي! لاصلين من عاداك أشد عذابي و ان وسعت عليهم من سعة رزقي. [1] .

- قريب بدين مضمون - اي امام پسر امام! تو در مأموريت خويش ثابت قدم و پايدار باش! تو را برگزيده ام تا محل اسرار و ظرف علم من باشي، تو امين بر وحي و خليفه من در روي زمين هستي.

ما براي تو و براي دوستداران تو رحمت خود را واجب نموده و بهشت هاي خويش را به آن ها خواهم بخشيد و در جوارم وارد



[ صفحه 42]



مي سازم.

به عزت و جلالم سوگند! به دشمنان تو سخت عذاب خواهم نمود، اگر چه در دنيا به آنها روزي فراوان دهم.

در اين حال مولود، دست بر سر نهاد و گفت:

(اشهد الله انه لا اله الا هو و الملائكة و اولوا العلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزيز الحكيم) [2] .

عوفي شاعر معروف اين حقيقت را در منظومه ي خود چنين بيان و تشريح نموده است:



هو الذي اذا ولدته امه

عاجلها منه حسيبا ما ابتدر



حتي تفز عن النساء من حولها

و قلن هذا هو مر مبتكر



والد الطيب قد جلله

عنهن مولاه يثوب فاستتر



در كتاب «عيون المعجزات» مي نويسد:

كليم بن عمران گفت: پس از آن كه مدتي از ازدواج امام رضا عليه السلام گذشته بود، خدمت حضرتش عرض كردم: دعا فرما خداوند پسري به تو عنايت فرمايد.

[امام رضا عليه السلام فرمود: براي من يك فرزندي نصيب خواهد شد كه او از من ارث خواهد برد، و در آن شب كه امام جواد عليه السلام متولد شد، امام رضا عليه السلام به اصحابش فرمود:]

في تلك الليلة قد ولد لي شبيه موسي بن عمران - عليه السلام - فالق البحار، و شبيه عيسي ابن مريم قدست أم ولدته لقد خلقت طاهرة مطهرة.

ثم قال الرضا عليه السلام: يقتل غصبا فيبكي له و عليه أهل السماء و يغضب الله تعالي علي عدوه و ظالمه فلا يلبث الا يسيرا حتي يعجل الي عذابه الأليم و عقابه الشديد. [3] .



[ صفحه 43]



خداوند به من فرزندي عنايت فرمود كه مانند موسي بن عمران درياها را مي شكافد و مانند عيسي بن مريم است و مادرش كه او را به دنيا آورده پاك است و طاهر و مطهره آفريده شده. سپس حضرت رضا عليه السلام فرمود: اين فرزند مرا به جور و ستم خواهند كشت و اهل آسمان بر او گريه مي كنند و خداوند بر دشمن ستمكار او غضب خواهد كرد و جز مدت كوتاهي پس از او نمي ماند كه به عذاب دردناك و كيفر شديدش گرفتار مي شود.

فرزند من از زندگاني دنيا بهره نخواهد برد، در جواني او را خواهند كشت و كشنده ي او به زودي به عذاب دردناك الهي مبتلا مي شود.

در شبي كه امام جواد عليه السلام متولد شد آن حضرت با فرزندش كه در گهواره بود تا صبح به سخن پرداخت. امام رضا عليه السلام كنار گهواره با او در اسرار امامت، ودايع نبوت و ولايت سخن مي گفت و اسرار الهي را به گوش او مي رسانيد. [4] .

اين نكته را نديده ام كسي متذكر شود؛ ولي چون اين حديث را خواندم اعجاز به نظرم رسيد، زيرا به شرحي كه نوشتيم در كتاب «تاريخ بيهقي» مي نويسد:

«هنگامي كه امام رضا عليه السلام در خراسان بود، امام محمد تقي عليه السلام از راه دريا به خراسان آمد.»

ولي تعجب مي كند كه چگونه دريا را طي كرده و آن روز آن دريا كشتي راني نداشته است.

آري، اين همان قدرت امامت است كه از مدينه از راه دريا كه آن روز بوده امام عبور فرموده و به خراسان و مرو رسيده است.

البته از نظر ما، اين طي الارض، سير در دريا و خشك نمودن آب كه امام عليه السلام مانند حضرت موسي بن عمران عليه السلام با عصا دريا را خشك كرده و عبور كند، براي ما



[ صفحه 44]



مهم نيست، زيرا حديث «علماء امتي أفضل من أنبياء بني اسرائيل» حديث مشهور نبوي است و جايي كه علماي اماميه برتر از انبياي بني اسرائيل باشند امام معصوم به طريق اولي افضل از حضرت موسي عليه السلام بوده كه به امر او دريا خشك مي شده و حضرتش عبور مي كرده است.

ترديدي نيست كه ائمه ي اطهار همچنان كه در ارواح، مقدس هستند در اجساد نيز طيب و طاهر و پاك و مهذب مي باشند. چنان كه در زيارت آن ها از زبان معصوم گفته شده:

«السلام علي روحك الطيب و جسدك الطاهر»

به حكم عقل و خرد و طبق اصول روان شناسي و علم النفس و علم الاجتماع، تناسب روح و جسم از شرايط اوليه ي خلقت است كه ارواح آن بزرگواران در اجسام طاهره تصرف و سلطه مي يابند و ارواح كثيفه در ابدان جيفه جا مي گيرند و به همين جهت است كه در زيارت ائمه ي بقيع مي فرمايد:

«ينسخكم من أصلاب كل مطهر و ينقلكم من أرحام المطهرات، لم تدنسكم الجاهلية الجهلاء و لم تشرك فيكم فتن الأهواء طبتم و طاب منبتكم»

ارواح طيبه در ارحام مطهره كه آلوده به شرك و هوي پرستي نشده اند نشو و ارتقا يافته و ارواح خبيثه در ارحام آلوده رشد و نمو كرده اند.

طبق سنت ربوبي پيوسته ارواح مقدس از اصلاب آباء مهذب به ارحام طيبه ي پاك منتقل گرديده و از كليه ي شوائب و آلودگي ها منزه و مهذب بوده اند.

از اين رو، درباره ي رسول گرامي صلي الله عليه و آله تا به آدم ابوالبشر برسد، تصريح و تأييد و تحكيم شده كه روح پاك و مقدس عقل كل در اصلاب آباء موحدين نقل و انتقال يافته تا به صلب عبدالله رسيده و از آن جا به رحم آمنه بنت وهب عليهاالسلام انتقال يافته و در سلسله آباء و امهات او همه موحد و داراي عقايد پاك و ايمان خالص به خداي عالم بوده اند.



[ صفحه 45]



بيان امام رضا و امام كاظم عليهماالسلام نيز به همين حقيقت تجلي دارد كه نطفه ي امام جواد عليه السلام در رحم پاك كنيز «نوبيه» كه در فطرت موحد و خداپرست و بي آلايش بوده، انتقال يافته، تربيت شده و نشو و ارتقا پيدا كرده تا در اين عالم به ظهور رسيده و در دامان تربيت معصوم به كمال خود نايل گرديده است.

استعداد لايق طاهر و طيب موجب قابليت و قبول كليه ي شرايط امامت گرديده و آن چه لازمه ي رهبري و راهنمايي مكتب تربيتي بشري بوده از مكتب ولايت مطلقه ي الهيه - كه پدر از پدر تا به رسول خدا صلي الله عليه و آله برسد - گرفته و خود، حجت خدا بر خلق گرديده است.


پاورقي

[1] اصول كافي: ج 1 ص 385.

[2] سوره آل عمران: 18.

[3] بحارالانوار: ج 49 ص 52.

[4] بحارالانوار: ج 50 ص 15.