بازگشت

محيط امامت حضرت جواد


براي شناخت محيط امامت حضرت جواد عليه السلام بايستي زندگاني پرافتخار حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام - ارواحنا فداه - را ورق بزنيم تا محيط عصر امام جواد عليه السلام را بشناسيم.

محيط زندگاني امامان معصوم عليهم السلام - غير از حضرت امام رضا عليه السلام - پس از خلافت كبراي اميرالمؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام، محيط روحانيت، انزوا و اعتزال بود. تنها كار ائمه ما، قيام به امر از راه تعليم و تعلم بود كه به مردم حقايق علمي را بياموزند كه مصداق أتم و أكمل آن، گشايش مدرسه جعفري و ادامه ي آن تا آخرين روزهاي زندگاني امام موسي كاظم عليه السلام بود.

ولي محيط زندگاني امام رضا عليه السلام به ويژه در چهار سال آخر، زندگاني سياسي آميخته به سيادت و روحانيت بود. اگر چه شخصا حضرتش تعهد گرفت در امور



[ صفحه 113]



سياست دخالت نكند، عزل و نصبي نفرمايد و در تشريفات سياسي مداخله ننمايد؛ ولي مقام ولايتعهد، مقام سياسي و سلطنت و خلافت عظماي مسلمانان بود كه در خارج عظمت، سطوت و اهميتي به سزا داشت!!

اين عصر آميخته به سيادت و سياست يك محيط بزرگي به وجود آورد كه جاذب و جالب هم بود، زيرا علاوه بر مراتب فوق، جذبه ي علمي شخص خليفه - كه بهتر و بيشتر از خلفاي سابق دانش و بينش داشت و مقيد و معتقد به روحانيت و اعلميت و سيادت بني هاشم هم بود - احترامات او براي اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام [در صورت ظاهر] يك محيط متناسب محبوب تري به وجود آورد كه مردم ايران، خراسان، عراق و ساير ممالك مطيع آن، به منطوق «الناس علي دين ملوكهم» مجذوب و مرعوب مقام سيادت و روحانيت شده بودند.

اهميت حضرت امام جواد عليه السلام فرزند امام رضا عليه السلام از جهت سن و سال و آن قدرت علمي، ادبي و فضيلت و اخلاقي - كه خلافت سنت طبيعت بوده - كمك كرد و محيط جاذب و جالب بوجود آورد.

علاقه مأمون، خليفه عباسي، تسليم شدن يحيي بن اكثم، مفتي بزرگ، قاضي القضات پايتخت اسلامي، هر دو موجب شد كه نام ابن الرضا عليه السلام با آن كه از 9 تا 25 سال پيش نبود مورد تعظيم، تكريم، تجليل و تبجيل قرار گرفت و هر كجا و هر زمان نامي از امام جواد عليه السلام برده مي شد، همه او را به عظمت ياد مي كردند و به روحانيت، سيادت، سياست و بزرگواري مي شناختند.

اين عظمت نام، با پراكندگي مركز خلافت پراكنده شد؛ ولي عظمت قوت يافت، سياست بني عباس شكست خورد و بين ترك و فارس و عرب همان عظمت و روحانيت از بني هاشم و علويين تقويت، شدت و استقرار يافت.

اما سياست داخلي بني عباس رو به سقوط و اضمحلال رفت تا آنجا كه خلفاي بني عباس دست نشانده ي امراي بلدان و امصار و كشورهاي ترك، فارس،



[ صفحه 114]



ديلم و تاتار شدند، به شرحي كه در كتاب تاريخ مفصل اسلام نوشته ام.

محيط امامت حضرت جواد عليه السلام رو به توسعه و تعظيم نهاد. يعني در اين اختلاف سياسي مقام سيادت، اعلميت و روحانيت ابن الرضا عليه السلام به اتحاد و اتفاق و شدت و قوت رسيد و همه ي نژادهاي اسلامي سر تواضع و ادب در ساحت مقدس امام نهم جواد عليه السلام خم مي كردند و هر كجا نامي از حضرت جواد عليه السلام برده مي شد بدون استثناء، همه احترام و توقير مي نمودند.

حضرت جواد عليه السلام در اين محيط متناسب توجهي به سياست نكرد و در پي خلافت نبود، بلكه وجهه ي همت و هدف اصلي آن حضرت، نشر، توسعه و تعميم مسائل مشكل و لاينحل مسلمين بود كه بايد به دست اين امام عليه السلام تجزيه و تحليل شود و معضلات مسايل فقه حل گردد.

بدين جهت، ديديم كه چگونه مسأله اي از اين امام طرح مي شده موضوع تجزيه و تحليل قرار مي گرفت، بحث روي تعمق و دقت نظر بر اصل اساس ريشه لغات و معاني مقصوده شارع دين و نظر اصلي اماميه بحث مي شد.

اين وظيفه ي خطير در حدود 17 سال از سن 8 تا 25 سالگي در تمام محافل اجتماعي مورد توجه بود و امام جواد عليه السلام جوان 25 ساله مانند پيرمرد عالم مقتدر، كار آزموده و تجربه اندوخته و چون پدري سالخورده، به تمام دقايق حيات و رموز زندگي آشنا، به كليه ي مطالب علمي و مسائل حل نشده دين به اقتضاء زمان و مكان و استعداد و لياقت مردم عصر، مشكلاتي كه در حضورش بحث مي شد حل كرده و تجزيه و تحليل نموده و به مردم مي آموخت.