بازگشت

امام جواد در كلام علامه اربلي


از علماي قرن هفتم، صاحب كتاب كشف الغمة في معرفة الائمة است.

علامه ي دانشمند اربلي در مورد شخصيت امام جواد عليه السلام چنين مي نويسد:



[ صفحه 351]



سلام الله عليه الجواد في كل أحواله، جواد فاق الناس بطهارة العنصر، و زكاء الميلاد، و أقرع قلة العلاء، فما فاز به أحد و كاد مجده العالي، المراتب و مكانته الرفيعة تسموا علي الكواكب، و منصبه يشرف علي المناصب، فطوبي لمن سعي في ولائه، و الويل لمن رغب في خلافه، فمن له أب كأبيه أو جد كجده، فهو شريكهم في مجدهم، و هم شركاؤه في مجده، بدور طوالع جبال قوارع غيوث هوامع سيوف قواطع، بهم اتضحت سبل الهدي، و بهم سلم من سلم من الردي، و بحبهم ترجي النجاة و الفوز غدا، و هم أهل المعروف و أولو الندي.

كل المدايح دون استحقاقهم، و كل مكارم الأخلاق مأخوذة من كرائم أخلاقهم، و كل صفات الخير مخلوقة في عنصر هم الشريف و أعراقهم، و الجنة في وصالهم، و النار في فراقهم، حبهم فريضة لازمة، و دولتهم باقية دائمة و أسواق سود دهم قائمة، و تعوذ مجيبهم باسمة، و كفاهم شرفا أن جدهم محمد صلي الله عليه و آله و أباهم علي عليه السلام و أمهم فاطمة عليهماالسلام فمن يجاريهم في الفخر؟! أو من يكافيهم (يسابقهم) في علو القدر؟! و ما تركوا غاية عز الأوقد انتهوا إليها سابقين و لا مرتبة سودد إلا ارتقوها آمنين من اللاحقين.

و هذا هو الحق، و بشرفهم شرف الأول و الآخر، و لو اطلعت في مدح هذه الأنوار الإلهية المودعة في هياكل البشرية لم آت بطائل، ماللتراب و رب الأرباب؟! أين الثري و الثرياء؟! و كيف يطيق حضر ما أعجزت عنه الأوايل و الأواخر؟!



أنتم بنوا طه و ق الضحي

و بنوا تبارك و الكتاب المحكم



و بنواطه و المسلخ و الصفا و الركن

و البيت العتيق و الزمزم



بكم النجاة من الجحيم و أنتم

خير البرية من سلالة آدم



أنتم مصابيح الدجي لمن اهتدي

و العروة الوثقي التي لم ينفصم





[ صفحه 352]





و إليكم قصد الولي و أنتم

أنصاره في كل خطب مولم



بكم يفوز عدا إذا ضرمت

في الحشر للعاصن نار جهنم



من مثلكم في العالمين و عندكم

علم الكتاب و علم ما لم يعلم



جبرئيل خادمكم و خادم جدكم

و لغيركم فيما مضي لم يخدم



ابني رسول الله إن أباكم

من دوحة فيها النبوة ينتهي



أخاه من دون البرية أحمد

و اختصه بالأمر لولا يظلم [1] .



درود و تحيت بر امام جواد عليه السلام در هر حال، هر زمان و هر مكان. سلام خدا و درود رسول و دوستان بر او باد، امام جواد عليه السلام برتر و بالاتر از همه ي مردم عصرش بود، او در عنصر وجودي پاك و پاكيزه بود، ماهيت وجودش به ذكاء، شعور، عقل، كياست و رزانت آميخته و مرغ بلند پرواز روحش بالاترين قلل مرتفع عالم دانش و بينش را زير بال و پر گرفت، طياره ي فكرش بلندترين نقطه ي مقام و منصب را زير نظر داشت و با مجد و تعالي مراحل و مراتب تكامل را طي كرده بود، او را بدين جهت نجوم زاهره و ستاره ي درخشان زمين گفتند، چرا كه كواكب عالم به طفيل او حركت مي كرد و هر كس در دوستي از او پيروي او مي كرد سعادتمند و كامياب و فائز و رستگار مي گرديد.

خوشا بر احوال دوستان و پيروانش كه درجات ارتقا را طي كرده و واي بر بدانديشان و دشمنان او كه در حضيض مذلت و خواري مي افتادند. موافقين او به درجات جمال و كمال رسيدند و مخالفين او به دركات رسوايي و عذاب افتادند.

كيست مانند او كه پدري چون سلطان السلاطين حضرت ابوالحسن علي بن موسي الرضا عليهماالسلام داشته باشد؟ و سلسله ي آباي گرامش به



[ صفحه 353]



رسول خدا خاتم النبيين صلي الله عليه و آله برسد؟

او در مجد و شرف و بزرگواري از جهت حسب و نسب در طالعي بوده كه نظير و شبيهي نداشت. او پرورش يافته ي شمشير جهاد و شمشير زبان در فصاحت و بلاغت و كمال و ادب بود. او همانند پدر و اجدادش قرباني راه هدايت و ارشاد شدند، و فداكاري آن ها موجب رشد و رقاي مردم مسلمان گرديد.

به دوستي آن ها ابواب نجات و نجاح باز شد و درهاي رستگاري گشوده گرديد، به وجود آن ها نردبان اعتلا و ترقي نصب گرديد و به محبت آنها ابواب بهشت افتتاح مي شود.

آن ها خاندان علم و معرفت و وسيله عرفان و حكمت هستند. هر كس درباره ي آنان هر چه مدح كند باز كمتر از استحقاق بزرگواري آن هاست و هر مكرمت و فضيلت دون مكارم و فضايل آن هاست.

امام جواد عليه السلام از كرائم اخلاق جدش كه مصداق (انك لعلي خلق عظيم) [2] بود سرچشمه گرفت و كليه ي صفات جمال و كمال در قلبش تمركز و تجمع يافت. وجودش منبع خير و فضيلت بود. عنصر شريفش رحمت و نعمت حق بود، بهشت در وصال دوستانش متبسم و دوزخ در وصال دشمنانش دهان گشوده است.

محبت آن ها در خميره ي آدميان عجين و خمير شده و دولت باقي آن ها ابدا و ازلا در وظيفه ي رهبري به توحيد پايدار است. به دوستي آن ها بازار تجارت سودمند و به دشمني آن ها كسب و كار زيان آميز است. در بزرگواري او كافي است كه جدش رسول خدا صلي الله عليه و آله پدرش علي مرتضي عليه السلام و مادرش فاطمه ي زهرا عليهاالسلام بود و پدرانش يكي پس از



[ صفحه 354]



ديگري پرورش يافتگان مكتب نبوت و تربيت شدگان داماد ولايت مطلقه ي الهيه بوده اند. در علو قدر و شرافت كسي جز ائمه ي معصومين عليهم السلام كه خود از آن ها بود از سابقين و لاحقين به مرتبه ي او نمي رسد، و به دوستي آن ها ايمان به درجه ايقان رسيد و حق اليقين، بلكه عين اليقين براي مردم حاصل گرديد، وجود امام نهم، روش و پرورش او و تعليمات عملي او بهترين سرمشق و موجب كمال يقين گرديد.

آن ها متصرف عالم و مردم عيال و جيره خوار آن ها مي باشند و همه ي خلق نسبت به آن ها طريق بندگي از جهت پيشوايي پيش گرفته و به زعامت و امامت آن ها خداي عالم را عبادت و بندگي مي نمايند. آثار و مآثر دين از آن ها به خلق افاضه شده و ذخر و شرف و فخر به افاضات آن ها حاصل گرديده. مدح آنها مدح حق و ذم آن ها، ذم حق است. آن ها مظهر انوار الهي هستند و هياكل آن ها قالب انوار و فيوضات رباني است.

كجا مي توان نور حق و عنصر شريفي را كه قالب انوار الهي است وصف كرد؟ خاك كجا و روان پاك كجا؟ چگونه مي توان لطايف الهي را با كثايف جسماني انطباق داده، يا وصف نمود؟!

اي امام نهم! شما از خاندان طه و آل محمد عليهم السلام هستيد. اولاد كسي هستيد كه خير و بركت كتاب و شريعت به خانه ي او نازل شد.

به وجود شما و اجداد شما ركن و صفا، زمزم و خانه ي خدا و عرفات و مني برقرار شد.

نجات و رهايي از آتش به وجود شماست، شما بهترين نيكويان از نسل آدم هستيد.



[ صفحه 355]



شما چراغ فروزان ارشاد و هدايت مي باشيد، شما ريسمان محكم ارتباط حق با خلق هستيد.

به وجود شما هر دوستي ختم مي شود و به ياري شما خدا ياري مي گردد و به نام شما هر خطبه آغاز و به احترام شما انجام مي يابد.

هر كس به هر سعادتي نايل شود به بركت وجود شماست، و هر ايمني از آتش جهنم در پناه شماست.

كيست نظير شما در دو جهان كه داراي علم كتاب و علوم غيب و مشهور به اذن الله باشد؟!

اي امام جواد! تو از خانداني هستي كه جبرئيل خادم آن بيت است و جز بر جد بزرگوارت بر ديگري نازل نشد و احترامات آسماني را ابلاغ نكرد.

اي فرزند رسول خدا! تو از شاخه ي شجره ي طيبه ي نبوت و ميوه ي شيرين درخت ولايت هستي و اين منصبي است كه خداوند به جدت اميرالمؤمنين عليه السلام اختصاص داده و او را اولي الامر معرفي فرمود و علم او را به ارث به شما افاضه نموده است. [3] .


پاورقي

[1] كشف الغمه به نقل از زبدة المعارف: ص 591.

[2] سوره قلم: 4.

[3] ترجمه به صورت آزاد و قريب به مضمون صورت پذيرفته است «مولف».