بازگشت

مسافرت امام جواد به بغداد


در كتاب «زندگاني امام رضا عليه السلام» نوشتيم: كه امام رضا عليه السلام به هنگام حركت از مدينه به سوي خراسان خانواده و فرزندانش را به همراه خودشان نبردند، بدون ترديد امام جواد عليه السلام در اين سفر در خراسان همراه پدر بزرگوارش نبود.

و هنگامي كه مأمون امام جواد عليه السلام را دعوت كرد و آن حضرت هم به خراسان آمد، پدرش از دنيا رفته بود. بنا به اعتقاد ما امام جواد عليه السلام براي تجهيز پدر بزرگوارش به خراسان رسيد و بنا به نقل بيهقي - كه اشتباه نموده - سال هاي بعد حضرتش به خراسان رسيد و مأمون آن حضرت را به بغداد دعوت نمود و امام جواد عليه السلام به دعوت مأمون از مدينه به بغداد مسافرت كرد.

مسعودي در «اثبات الوصيه» مي نويسد:

لما توفي الرضا عليه السلام وجه المأمون إلي ولده الجواد عليه السلام فحمله إلي بغداد و أنزله بالقرب من داره و أجمع علي أن يزوجه ابنته ام الفضل. [1] .

هنگامي كه امام رضا عليه السلام رحلت كرد مأمون متوجه فرزند آن حضرت يعني امام جواد عليه السلام شد و او را به بغداد دعوت كرد و در كنار كاخ رياست خود منزلي براي آن حضرت تهيه نمود و مجلسي ترتيب داد كه دخترش ام الفضل را به ازدواج آن حضرت در آورد.

در اين زمينه سبط ابن جوزي مي نويسد:

چون امام رضا عليه السلام مسموم شد و درگذشت امام جواد عليه السلام نزد مأمون رفت و مأمون مقدم او را مبارك دانست و به او اكرام و احترام بسيار كرد.



[ صفحه 338]



اين مورخ مي نويسد:

اما در اين كه ام فضل را پيش از سفر بغداد به عقد او در آورد، يا در بغداد اختلاف است و اين كه آيا ازدواج ام فضل در زمان حيات امام هشتم بوده، يا پس از رحلت آن حضرت مورد بحث است.

آن چه به نظر مي رسد و ما در كتاب «زندگاني امام رضا عليه السلام» هم نوشته ايم اين كه: ظن قوي اين است كه ام فضل در زمان امام رضا عليه السلام به امام جواد عليه السلام عقد بسته شده، ولي عقد ولايتي [2] و غيابي بوده است، چرا كه آن حضرت در آن وقت هشت سال داشت و ام فضل نيز در همين حدود سن داشته است و امكان دارد عقد ازدواج در زمان امام رضا عليه السلام بوده و زفاف پس از رحلت امام هشتم رخ داده باشد.

شيخ مفيد رحمه الله در اين مورد مي نويسد:

كان المأمون قد سعف بأبي جعفر عليه السلام لما رأي ممن فضله مع صغر سنه و بلوغه في العلم و الحكمة و الأدب و كمال العقل ما لم يساو فيه أحد من مشايخ أهل الزمان فزوجه ابنته ام الفضل و حملها معه إلي المدينة و كان متوقرا علي إكرامه و تعظيمه و إجلال قدره.

مأمون نسبت به ابي جعفر نهايت شفقت و مهربان را مبذول داشت به خصوص اين كه مشاهده كرد كه او در صغر سن و كودكي در علم و حكمت، عقل و ادب و فضيلت و كمال به حد بلوغ رسيده به حدي كه بزرگترين مشايخ علمي به پايه دانش و بينش او نمي رسند، با اين مقام علمي، فريفته ي او شد و دخترش را به او داد و با احترام از بغداد به مدينه فرستاد و تجليل و تبجيل بسيار نمود.

در حاشيه «تحف العقول» مي نويسد:

امام جواد عليه السلام دو مسافرت به عراق كرد:



[ صفحه 339]



يكي در سال 211 هجري كه مأمون از آن حضرت دعوت به عمل آورده و آن حضرت مدتي ميهمان بودند تا اين كه به مدينه برگشتند.

در اين سفر، دختر خود ام فضل را به امام جواد عليه السلام تزويج كرد و از حضرتش بسيار اكرام، تعظيم، تجليل و تبجيل نمود.

سفر دوم سال 225 هجري به دعوت معتصم بود كه در آن سال امام عليه السلام را مسموم نمودند.

نگارنده گويد: در اين عبارت دو اشتباه رخ داده:

يكي دعوت مأمون در سال 215 هجري و تزويج ام فضل است.

ديگري، دعوت معتصم در سال 220 هجري، زيرا اگر تزويج در سال 211 باشد، لازم است كه هشت سال پس از رحلت امام رضا عليه السلام و در سن هفده سالگي امام جواد عليه السلام باشد.

و در سال 225 بايستي امام جواد عليه السلام سي سال داشته باشد، زيرا به طور مسلم تولد آن حضرت در سال 195 هجري بوده و در حالي كه اكثر مورخان نوشته اند كه شهادت آن حضرت در سال 220 هجري بوده است.


پاورقي

[1] اثبات الوصية مسعودي به نقل از اعيان الشيعه: ج 4 ص 229.

[2] به ولايت پدري دخترش را به امام جواد عليه السلام تزويج كرد.