بازگشت

مرگ فتنه گران منافق


ابوالسمهري و ابن ابي الزرقا داراي انديشه هاي باطل بودند، ولي آن را آشكار نمي ساختند. آنها خود را به امام و ياران امام نزديك كرده، از اين موقعيت سوء استفاده مي كردند. اسحاق انباري مي گويد: روزي امام جواد (عليه السلام) به من فرمود: ابوالسمهري و ابن ابي الزرقا گمان مي كنند مبلغ ما هستند، شاهد باشيد من از آنان بيزارم؛ زيرا آنان فتنه گر و ملعونند. اي اسحاق! مرا از شر آنان راحت كن. گفتم: فدايت شوم. آيا كشتن آنان جايز است؟ فرمود: آنان فتنه مي كنند و گناه آن را به من و دوستانم نسبت مي دهند. قتل آنان واجب است. اگر مي خواهي از شر آنان خلاص شوي، آشكارا آنان را نكش؛ زيرا در اين صورت بايد پيش داوران ستم پيشه شاهد بياوري و در نهايت تو را خواهند كشت. من نمي خواهم به خاطر دو فاسد، مؤمني از بين برود. اين كار را پنهاني انجام بده. محمد بن عيسي مي گويد: بعد از اين قضيه، ديدم اسحاق هميشه منتظر فرصتي است تا اين دو را به سزاي اعمالشان برساند.