بازگشت

ولادت امام جواد


نام آن حضرت محمد، كنيه ابوجعفر و القاب شريفش، تقي، جواد، مختار، منتجب، مرتضي، قانع و عالم مي باشد. حضرت در دهم رجب سال 195 هجري در مدينه متولد شدند.

ابن شهرآشوب به سند معتبر از حكيمه خاتون دختر موسي بن جعفر عليه السلام روايت كرده كه روزي برادرم حضرت رضا عليه السلام مرا طلبيد و فرمود: اي حكيمه امشب فرزند مبارك خيزران متولد مي شود بايد كه در وقت ولادت او حاضر باشي. من در خدمت آن حضرت ماندم، چون شب شد چراغي روشن كرد و درب را به روي ما بست. چون خيزران را درد زايمان گرفت چراغ خاموش شد و از خاموش شدن چراغ غمناك شديم ناگاه ديديم كه خورشيد امامت از خيزران طالع گرديد و نور آن بزرگوار تمام حجره را منور كرد.

ناگاه حضرت امام رضا عليه السلام وارد حجره شدند و نوزاد را از ما گرفت و در ميان گهواره گذاشت و فرمود: از اين گهواره جدا مشو. روز سوم ولادت، نوزاد ديده ي حقيقت به سوي آسمان گشود و به جانب راست و چپ خود نظر كرد و به زبان فصيح ندا كرد:

اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمدا رسول الله. چون اين حالت را از



[ صفحه 327]



آن نور ديده مشاهده كردم به خدمت حضرت رضا رفتم و آن چه ديده و شنيده بودم به خدمت آن حضرت عرض كردم.

حضرت فرمود كه آن چه بعد از اين از عجائب احوال او مشاهده خواهي كرد زياده است از آن چه اكنون مشاهده كردي.

امام جواد عليه السلام هنگامي كه ديده به جهان گشود حضرت رضا عليه السلام فرمود: هذا المولود الذي لم يولد مولود اعظم بركة علي شيعتنا منه؛ [1] اين نوزادي است كه مولودي براي شيعيان ما پر بركت تر از او به دنيا نيامده است.

مادر امام جواد عليه السلام خيزران نام داشت، او را با نام هاي ديگري مانند ريحانه، سبيكه مي خواندند. اين بانو در عصر خود از برترين بانوان بود.

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در مورد اين بانوي با فضيلت و فرزندش امام جواد عليه السلام چنين فرمود: پدرم به فداي پسر برترين كنيزان كه از اهالي نوبه و پاك سرشت است [2] .

خيزران از اهالي نوبه (يكي از نقاط آفريقا نزديك مصر) و از طايفه ماريه قبطيه بود. ماريه قبطيه همان بانوي با كمال است كه نجاشي پادشاه حبشه او را به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم اهدا نمود و پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از او داراي فرزندي به نام ابراهيم گرديد كه در دوران كودكي از دنيا رفت [3] .

تا وقتي كه حضرت رضا عليه السلام در سال 200 به دعوت مأمون از مدينه به سوي خراسان هجرت كرد، نتيجه آنكه حضرت جواد حدود پنج



[ صفحه 328]



سال در مدينه زير سايه پدر بودند.

بعضي از شيعيان از صغر سن در امامت آن جناب تأملي داشتند تا اين كه علما و افاضل و اشراف از اطراف عالم متوجه حج گرديدند بعد از فراغ از مناسك حج به خدمت آن حضرت رسيدند و از وفور مشاهده معجزات اقرار به امامت امام جواد نمودند.

حتي مرحوم شيخ كليني و ديگران روايت كرده اند كه در يك مجلس يا در چند روز متوالي سي هزار از غوامض مسايل از آن معدن علوم و فضائل سئوال كردند و حضرت جواد به همه جواب دادند [4] .


پاورقي

[1] سيره چهارده معصوم، ص 749؛ نقل از بحار ج 50، ص 15.

[2] سيره چهارده معصوم؛ ص 751 نقل از اصول كافي، ج 1، ص 323؛ بحار ج 50، ص 7 و 13.

[3] بحار، ج 18، ص 419.

[4] منتهي الامال، ج 2، ص 459 و 461.