بازگشت

فعاليت شيعه در زمان امام جواد چشمگير بود


پيشوايان معصوم از هر فرصتي ولو كم، استفاده ي فراواني كرده اند و هيچ وقت ساكت ننشسته اند. امام جواد مانند اجداد خود از فرصتي كه در زمان مأمون به دست آمد حداكثر استفاده را نمود و امام وكلاي خود را به سراسر حيطه ي حكمراني خلفاي وقت اعزام مي كرد و فعاليت هاي خود را همچنان گسترش مي داد. نمايندگان امام در شهرهاي بزرگ مانند اهورا [1] ، همدان [2] ، سيستان و بست [3] ، و ري [4] : و بصره [5] و واسط و بغداد [6] و كوفه و قم و خراسان پخش شده بودند.

امام به شيعيان خود اجازه مي داد در دستگاه حكومت كار كنند و از اين رو اسماعيل بن يزيع و احمد بن حمزه ي قمي در پست هاي مهمي اشتغال داشتند و از آن ميان نوح بن دراج [7] قاضي بغداد



[ صفحه 369]



بود كه پس از آن قاضي كوفه شد و از زمان هارون به قضاوت اشتغال داشت. وي بسيار جسور بود. در باب ارث فرزند و محروميت عمو فتوايي داد و بقيه ي علماي وقت از ترس حكومت، با او موافقت نكردند. شرح جريان در شرح حال موسي بن جعفر در بحث حضرت با هارون در صفحه 260 گذشت. چون بستگان او از كارگزاران امام جواد بودند، او در طول مدت اشتغالش در سمت قضاوت، عقيده ي خود را پنهان مي داشت. [8] .

بعضي ديگر از شيعيان مانند حسين بن عبدالله نيشابوري حاكم بست و سيستان شدند و حكم بن علياي اسدي به حكومت بحرين رسيد و هر دو نفر به امام جواد خمس مي دادند كه حاكي از تشيع پنهاني آنهاست.

همچنين پيروان امام در خراسان در ارتش عباسيان وارد شدند و در مغلوب ساختن طغيان خرميه [9] شركت جستند. بنا به گفته ي شيخ طوسي، اينان در سال 220 هجري از سركوب آن قيام، مقدار زيادي غنيمت جنگي به دست آورده بودند و خمس آن را با اجازه ي امام جواد مستقيماً به خود حضرت يا وكلاي او مي پرداختند. [10] .


پاورقي

[1] رجال نجاشي، ص 19.

[2] اختيار معرفةالرجال، شيخ طوسي، ص 116.

[3] كافي، ج 5، ص 111.

[4] بحار، ج 50، ص 44.

[5] رجال نجاشي، ص 180.

[6] اثبات الوصية، ص 213.

[7] نوح بن دراج برادر جميل بن دراج كه علامه خويي او را از اصحاب امام صادق به حساب آورده، از ثقات شيعه بوده و مدايح او را كه دليل شيعه بودنش باشد آورده و گفته از ترس، آن مدايح را كتمان مي كرده. (معجم الرجال، ج 19، ص 181 - 179).

[8] رجال نجاشي، ص 254.

[9] طغيان خرميه همان قيام بابك خرم است كه مركز آن آذربايجان، منطقه ي اهر و ارسباران بود و ستاد مركزي آن همان قلعه ي بابك خرم است. بابك خرمي به نام عبدالله بابك در جواني در خدمت دهقاني بود در اردبيل به نام جاويدان و كشاورزي مي كرد. در زمان خلافت مأمون بر ضد حكومت او قيام نمود و پيروان بسياري پيدا كرد و از سال 201 تا 222 با ارتش خليفه جنگيد و مأمون مرد و معتصم را كلافه كرد. آخر سر سپاه عباسي به رياست افشين ايراني از طرف معتصم به جنگ بابك آمد و با حيله او را گرفته به بغداد بردند و معتصم او را با فجيع ترين وضعي به قتل رسانيد. ولي بابك تا آخرين لحظه خليفه را شماتت مي كرد. (فرهنگ معين، ج 5، ص 224).

[10] سيري در تاريخ تشيع، ص 685 به نقل از استبصار شيخ طوسي، ج 2، ص 58.