بازگشت

توطئه ي قتل امام جواد


با سعايت احمد بن ابوداوود، معتصم منقلب شد و تصميم به قتل امام گرفت. به گفته ي عياشي، معتصم به يكي از نويسندگان خود دستور داد ضيافتي ترتيب دهد و امام جواد را هم دعوت كند و در غذاي او سمي بريزند. آن بدبخت براي حفظ دنياي ديگران، دنيا و آخرت خود را بر باد داد و در غذاي امام سم ريخت و حضرت را دعوت كرد. امام فرمود: شما مي دانيد كه من در ميهماني هاي شما شركت نمي كنم. اما آن نامرد اصرار كرد و حضرت به ناچار اجابت فرمود.

وقتي امام طعام ميل نمود اثر زهر را در گلوي خود احساس كرد و برخاست و اسب خود را خواست تا سوار شود. صاحب منزل آمد و بر ماندن تكليف كرد. امام فرمود: براي آنچه تو با من كردي، صلاح تو در اين است كه در خانه ات نباشم. سپس به سرعت سوار اسب شد و به خانه بازگشت. چون به خانه رسيد آثار سم در بدنش ظاهر شد. در تمام آن روز و شب از شدت درد به خود مي پيچيد تا آنكه به اجداد طاهر خود ملحق شد. [1] .

امام رضا (ع) از شهادت پسرش امام جواد خبر داده بود. مرحوم سيد مرتضي نقل مي كند كه امام رضا فرموده: يقتل ولدي غضباً فيبكي له و عليه اهل السماء و يغصب الله علي عدوه و ظالميه فلا يلبث الا يسيراً حتي يعجل الله به الي عذابه؛ فرزندم را به خشم و كينه مي كشند. اهل آسمان ها بر او گريه مي كنند و خداوند قاتل را غضب مي كند و او زنده نمي ماند مگر كمي، و عذاب خداوند با شتاب او را مي گيرد. [2] .

معتصم و جعفر، پسر مأمون براي قتل امام جواد نقشه مي كشيدند. جعفر قتل امام جواد را به خواهش ام الفضل پيشنهاد كرد. چون او مي دانست كه ام الفضل با حضرت جواد صميميت ندارد و با وجود سمانه، مادر امام هادي، از آن حضرت خشمگين است.

ام الفضل پيشنهاد برادرش را پذيرفت و در انگور رازقي، زهري ريخت. امام هم به آن انگور علاقه داشت و وقتي خورد حال امام منقلب شد. [3] .

ام الفضل از عمل خود پشيمان شد و بناي گريه و زاري نهاد. امام جواد فرمود: چرا گريه مي كني؟ به خدا سوگند خداوند تو را به فقري دچار مي كند كه از آن نجات نخواهي يافت و به بلايي مبتلا مي شوي كه مخفي و پوشيده نخواهي ماند.

نفرين امام دامن او را گرفت و در بدترين موضع بدنش زخمي پيدا شد كه همه ي اموال خود را براي معالجه ي آن خرج كرد تا آن كه به مردم محتاج شد و با بدترين وضع به هلاكت رسيد و گفته



[ صفحه 366]



شد كه زخم در فرج او پديد آمد! [4] .

مفيد - عليه الرحمه - و همچنين كليني و اربلي در شهادت امام جواد تأمل و توقف دارند و با كلمه ي قتل آورده اند؛ يعني مي گويند امام جواد شهيد شده ولي پيش ما با خبر ثابت نشده و خبري كه با آن استدلال كنيم نرسيده. [5] .


پاورقي

[1] منتهي الآمال، ج 5، ص 35.

[2] سيري در تاريخ تشيع، ص 679 به نقل از عيون المعجزات.

[3] كامل، ج 6، ص 455.

[4] بحار، ج 50، ص 17.

[5] ارشاد، ص 307.