بازگشت

تحقيق عرشي


در نزد اهل عرفان و معرفت و كرسي نشينان عرش علم و حكمت چشمه تسنيم صورت تجسم علم حقيقي خالص و توحيد اخص خاص الخواصي است يعني علم خالص حقيقي است به اعلي مرتبه توحيد و مراتب اسمائيه و صفاتيه الهيه از جماليه و جلاليه و از لطفيه و قهريه كه اعلي مرتبه آن در عقل كلي است كه حقيقت محمديه است چه بعد از حضرت احديت جلت عظمته اشرف موجود علي الاطلاق عقل كل است كه صادر نخستين و اولين جلوه رب العالمين است آن طوري كه اين حقيقت مقدسه به عمق حقايق مي رسد ديگران نمي رسند البته ائمه اطهار عليهم السلام در مقام نورانيت نيز نور واحدند و آنها نيز به اعماق حقايق الهيه مي رسند.

حضرت ختمي مرتبت عقل كل محمد صلي الله عليه و آله در تمام عمرش به كنه مقام عقلش با كسي حرف نزده است و سخن نگفته است.

و في المجمع كتاب المعتبر آمده است (ان رسول الله ما كلم الناس بكنه عقله قط) بلحاظ اينكه علوم حقيقته لايق هر مزاجي نيست.

پس اين علم حقيقي كه مخصوص عقل كل است از عالم معني است و چون در آخرت هر معنائي صورتي دارد لذا اين شراب تسنيم كه صورت آن معناي خالص و علم حقيقي است مخصوص حضرت خاتم انبياء محمد مصطفي است و همانطوري كه روح پيغمبر خاتم ادراك آن علم خالص حقيقي را در دنيا مي كرد، در آخرت جسم شريف پيغمبر هم از اين شراب تسنيم كه صورت همان علم حقيقي است بهره ور است و اين شراب مختص



[ صفحه 364]



آن بزرگوار و ائمه اطهار عترت قديسين آن حضرت است.

شراب تسنيم كه از عرش اعلا جاري است به زمين بهشت نمي رسد همين طور علم حقيقي الهي كه از صقع ربوبي تنزل كند به زمين اجسام نمي رسد بلكه مخصوص روح كامل اعظم محمدي و ارواح طيبه عترت طاهرين و طيبين آن حضرت است صلوات الله عليهم ازلا و ابدا و سرمدا .

حال با توجه به اين مقدمه رفع تعجب از بيت حافظ كه گفته است



بيا اي شيخ و از خمخانه ما

شرابي خور كه در كوثر نباشد



مي گردد به شرط اينكه بگوئيم لسان الغيب حافظ قرآن اين بيت را از لسان خود نگفته بلكه از لسان حضرت ختمي مرتبت و عترت قديسين آن حضرت بدين نغمه مترنم و اين بيت را از زبان معجز بيان آنان سروده است و در اين صورت شبهه اي نيست كه اين گفته عين واقع و بيان حقيقت است زيرا شراب تسنيم چنانكه امام باقر شكافنده علوم اولين و آخرين صلوات الله عليه فرموده اشرف اشربه بهشتي است و مافوق شراب كوثر است خذ و اغتنم و توجيهي براي بيت حافظ از اين بيان محكم البنيان بهتر به نظر نمي رسد.

مؤلف را رساله اي است بنام كتاب (شراب رباني) كه بيان شراب در عرف عرفا شامخين و شراب هائي كه در قرآن مبين مذكور است و هر يك مخصوص چه طائفه و چه سلسله اي است تفصيلا در اين كتاب مرقوم و تحقيق شده است و توفيق طبع آن را از پروردگار مهربان خواستارم و قبل از چاپ اين كتاب به فهرستي از آن شراب ها اشاره مي نمائيم.