بازگشت

روايت ابن شهرآشوب


معتصم به عبدالملك زيات، وزير خود در مدينه، نوشت كه امام و ام فضل را راهي بغداد كند. او هم علي بن يقطين را مطلع كرد و امام راهي شد. معتصم حضرت را گرامي داشت و اشناس (فرمانده ارتشي) را با هدايايي به استقبال فرستاد. همراه آنها شربت ترش مزه (ريواس) آلوده به زهر را هم داد و گفت: اين شربت را با يخ خنك كرده ايم و اميرالمؤمنين، احمد بن ابي دؤاد، سعد بن خصيب و جماعتي از بزرگان هم نوشيده اند و خليفه دستور داده تا خنك است شما هم بنوشيد. امام فرمود: شب مي نوشم. گفت: آن وقت برفش آب مي شود. وي آن قدر اصرار كرد كه امام آن را نوشيد. [1] .


پاورقي

[1] مناقب، ج4، ص384؛ بحار الانوار، ج50، ص8.