بازگشت

جواب به يك شبهه


شايد پس از مطالعه ي مطلب فوق در ذهن برخي از خوانندگان اين سوال مطرح شود كه از يك سو در نهج البلاغه مي خوانيم كه: ان الله فرض ‍ علي الائمة الحق ان يقدروا انفسهم ضعفة الناس. خداوند بر امامان حق واجب كرده است كه خود را همچون ضعيفترين مردم - در مسائل اقتصادي - قرار دهند [1] از سوئي ديگر در همان كتاب شريف مي خوانيم كه: تمام پيغمبران به زخارف دنيا بي اعتنا بودند [2] و در روايتي وارد شده است كه حضرت علي، عليه السلام به اصبغ بن نباته فرمود: پنج سال در كوفه حكومت كردم، روزي كه وارد كوفه شدم با اين لباس و با اين مركب و با اين اساس جزئي وارد شدم، اگر روزي كه برمي گردم غير از اينها داشته باشم، فإنني من الخائنين.

و در جاهايي ديگر رواياتي مانند استفاده ي امام حسن عليه السلام و امام صادق عليه السلام و حضرت جواد عليه السلام از لباسهاي فاخر و قيمتي را مي خوانيم اين دو دسته روايات را چگونه جمع كنيم؟

جواب اين است كه اسلام ديني الهي بر مبناي فطرت و عقل است و براي هر مقطعي از زمان و نقطه اي از جهان برنامه ي مناسب دارد.

اولا: دو روايت نقل شده از علي عليه السلام در مقام حكومت است و در عصر ضعف اقتصادي عامه ي مردم، كه حكمران اسلامي موظف است خود را و زندگي شخصي خويش را در حد ضعيف ترين اقشار مردم قرار دهد تا درد آنان را بداند و محروميت آنها را بچشد.

ثانيا: ميان بي اعتنائي به زخارف دنيا و استفاده از برخورداريهاي آن تلازم نيست و گاهي اتفاق مي افتد كه فرد ثروتمند و برخوردار از مال دنيا از تعلقات قلبي به امورات دنيايي آزاد و رسته است در حاليكه فردي با كمترين برخورداري از امور دنيوي ولكن دلبسته ي آن است و در كتب اخلاقي نمونه هاي متعددي بر اين مورد ذكر شده از جمله درويشي كه جاماندن كشكولش اسباب اضطراب خاطرش را فراهم كرده يا فردي كه بخاطر دو سكه نقره پس انداز از اداي شهادتين در بحراني ترين حالات بيماري خودداري مي كرد. بنابراين آنچه مهم است عدم دلبستگي به دنيا و زخارف دنيوي است.

با اين مقدمه روشن مي شود كه:

اولا: حضرت جواد عليه السلام در مسند حكمراني نبود.

ثانيا: در جامعه ي آن روز فقر مطلق همچون عصر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بر مردم حاكم نبود.

ثالثا: اقتضاي شرايط زمان و مكان و شئونات، آن بود كه با ظاهري آراسته و لباسهاي گرانقيمت در انظار عمومي حاضر شوند، و در برخي موارد كه اعتراض مي شد با منطقي برتر منتقد را قانع مي نمودند.

معروف است كه يكي از دراويش به لباس امام صادق عليه السلام اعتراض ‍ كرد و ايشان در جواب فرمودند: بيا جلو به لباس زيرين من دست بزن، آمد و لمس كرد ديد جامه اي از كرباس به تن دارد، در حاليكه آن درويش در زير خرقه جامه اي بس نرم از پارچه اي لطيف پوشيده بود، و با اين حركت امام، رسوا شد.

احترام مؤمن در قاموس فرهنگ اهل بيت عليهم السلام از كعبه هم بالاتر است، مؤمنين بايد با ظاهري آراسته و پاكيزه در انظار عموم حاضر شوند و اين مطلب در مواردي كه فرد جداي از موقعيت فردي، نوعي انتساب به جامعه ي مسلمين دارد از اهميت بيشتري برخوردار مي شود.


پاورقي

[1] خطبه 200، نهج البلاغه.

[2] خطبه 59 نهج البلاغه.