بازگشت

عشق امام جواد به حضرت زهرا




شمس نهم و امام هشتم

گفتا پدرم شود فدايت



زكريا بن آدم نقل مي كند: هنگامي كه در نزد امام رضا عليه السلام بودم، امام جواد عليه السلام را آوردند سن وي كمتر از چهار سال بود دست خود را بر زمين زد و سر را به سوي آسمان بلند كرد و مدت زيادي در انديشه شد، امام رضا عليه السلام فرمود: فرزند جان! براي چه اين قدر فكر مي كني؟

فرمود: در انديشه ي آن هستم كه درباره ي مادرم فاطمه چه به جا آوردند؟!

اماوالهل لاخرجنهما ثم لاحرقنهما ثم لاذرينهما ثم لانسسفنهما في اليم نسفا. اما به خدا سوگند آندو نفر را بيرون مي آورم سپس آندو را آتش مي زنم و پراكنده مي كنم و به دريا مي ريزم آندو را، چه دريا ريختني؟!

حضرت رضا عليه السلام امام جواد عليه السلام را نزد خود خواست و ميان دو ديده آن حضرت را بوسيد و فرمود: پدر و مادرم فداي تو باد تو از براي امامت شايسته هستي [1] .


پاورقي

[1] دلايل طبري - منتهي الامال ج 2، ص 374، زندگاني حضرت امام عليه السلام - جلوه هايي از ولايت ص 12 - بحارالانوار ج 50، ص 59.