بازگشت

اختلاف فقهاء اهل سنت درباره سارق و نظريه امام


در زمان خلافت معتصم مردي را به عنوان دزدي گرفتار كرده و نزد خليفه بردند.

خليفه روي به احمد بن ابي دواد (160 -240) قاضي القضاة و ديگر فقهاء حاضر در مجلس نمود و از حكم او پرسيد يكي گفت: بايد از مچ، دست او را بريد ديگري از مرفق و سومين از كتف نظر داد و هر يك طبق نظريه خود از آيات قرآن دليل آورد و استشهاد نمود. اختلاف و گفتگو بين آنان زياد شد. معتصم روي به حضرت جواد عليه السلام نموده و گفت:

يابن رسول الله نظريه شما در اين مسئله چيست؟ حضرت فرمودند: خليفه مرا از جواب اين سئوال معاف دار، خليفه اصرار كرد و جوياي جواب مسئله شد.

حضرت فرمود كه بايد فقط انگشتان دزد بريده شود (چهار انگشت) چون فقهاء دليل خواستند حضرت فرمودند كه خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد:

«ان المساجد الله» و كف دست جزو مواضع سجود است كه پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: السجود علي سبعة اعضاء: الوجه و اليدين و الركبتين و الرجلين اگر دست از مچ و بالاتر بريده شود ديگر دستي باقي نمانده است كه بتوان با آن سجود نمود.

خليفه اين جواب را پسنديده و حكم كرد كه طبق نظريه امام عليه السلام نسبت به سارق انجام شود.

اين پيشامد موجب تشديد عداوت و دشمني فقهاء اهل سنت و به خصوص شخص قاضي يعني احمد بن ابي دواد گرديد و هر روز به



[ صفحه 38]



عنواني نزد خليفه از حضرت سعايت مي كرد و او را به قتل امام عليه السلام تشويق و ترغيب مي نمود.