پيشگفتار
پرسشگر: آيا روزگاري خواهد آمد كه امامي در سراي خاكي نماند؟
امام:هرگز!
- پس چه بسا، اين خاكدان تيره را، هنگامي دو مشعلدار امامت قد برافرازند.
- خير، مگر يكي زان دو، خاموشي پيشه سازد.
- دانسته ام كه شما امام نيستي....
- از كجا دانسته اي؟
- از آن جا كه تو را پسري نباشد. و نيك مي داني كه امامت، جز با داشتن پسر، دوام نيابد.
- آيا تو را از شبانروزان آينده خبر است؟ به حق والاترين بخشايندگان، كه چند صباح دگر، مرا پسري خواهد رسيد كه ناحق از حق بپراكند. [1] .
(چند ماه بعد)
امام: هان كجاييد؟ بياييد نوزادم را بنگريد.
پسري چون موسي عمران، شكافنده ي درياها...، و چنان مسيح مريم، با مادري پاكدامن و از گناه مبرا.
[ صفحه 6]
پاورقي
[1] اصول كافي، كليني، ج 1، ص 321.