دوران كودكي
امام جواد عليه السلام از دوران كودكي خود بيش از حدود پنج سال در خدمت پدر گراميش نبوده است زيرا ولادت آن حضرت در سال 195 هجري بوده و امام هشتم نيز بنا به دعوت مأمون در سال 200 از مدينه عازم خراسان گرديده است و تا هنگام رحلتش كه در سال 203 هجري اتفاق افتاد ظاهرا از طريق مكاتبه با فرزندش ارتباط داشته است.
حضرت ابوجعفر عليه السلام در موقعي كه پدرش در مدينه حضور داشته و هنوز به خراسان تشريف فرما نشده بود به همراه آن جناب سفري به مكه نموده است.
اميه بن علي گويد: من با حضرت ابي الحسن عليه السلام در آن سالي كه به خراسان تشريف بردند در مكه بودم و در اين سفر ابوجعفر عليه السلام همراه پدرش بود ابوالحسن عليه السلام خانه ي خدا را وداع مي كرد و چون طواف را انجام داد براي خواندن نماز به مقام ابراهيم عدول نمود و نماز خواند.
در اين موقع ابوجعفر عليه السلام روي دوش موفق خادم بود كه او را طواف مي داد ابوجعفر پايين آمد و به جانب حجر اسماعيل شد و آنجا نشست و جلوسش را طول داد موفق عرض كرد فدايت شوم مگر نمي خواهي از اينجا برخيزي؟
[ صفحه 18]
از اين سخن آثار غم و اندوه در چهره ي آن حضرت نمايان شد موفق خادم خدمت امام رضا عليه السلام آمد و عرض كرد ابوجعفر در حجر نشسته و نمي خواهد از آنجا برخيزد. حضرت رضا عليه السلام برخاسته و نزد ابوجعفر آمد و فرمود حبيب من برخيز امام جواد عرض كرد ميل ندارم از اينجا بروم و چگونه برخيزم كه من ديدم شما كعبه را طوري وداع كرديد كه گويا آخرين وداع شما بود و ديگر به زيارت آن برنمي گرديد آنگاه امام هشتم فرمود:اي حبيب من برخيز و ابوجعفر عليه السلام از آنجا برخاسته و با پدرش روانه شد [1] .
همچنين موقعي كه حضرت رضا عليه السلام از مدينه در اثر اصرار مأمون عازم خراسان بود ابوجعفر عليه السلام را به مسجد پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم برد و در حالي كه روضه ي منوره را زيارت و وداع مي كرد فرزندش را نيز در كنار مرقد مطهر جدش به خداوند سپرد و جانشيني او را به شيعيانش توصيه و سفارش نمود همچنان كه قبلا نيز در مورد امامت وي طي نصوصي توصيه هاي لازمه را نموده بود كه در فصول بعدي به شرح پاره ي از آنها اشاره خواهد شد.
[ صفحه 19]
پاورقي
[1] كشف الغمه صفحه ي 288.