بازگشت

المناجاة بطلب الحوائج (طلب حاجات)


- جدير من امرته بالدعاء ان يدعوك و من وعدته بالاجابة ان يرجوك، ولي اللهم حاجة قد عجزت عنها حيلتي و كلت فيها طاقتي و ضعف عن مرامها قوتي، و سولت لي نفسي الامارة بالسوء و عدوي الغرور الذي انا منه مبلو ان ارغب اليك فيها.

اللهم و انجحها بايمن النجاح و اهدها سبيل الفلاح و اشرح بالرجاء لاسعافك صدري و يسر في اسباب الخير امري و صور الي الفوز ببلوغ ما رجوته بالوصول الي ما املته.

(خدايا) كسي را كه به دعاء كردن فرمان دادي سزاوار است كه تو را بخواند و آن را كه به اجابت دعايش وعده دادي شايسته است كه به تو اميدوار باشد، خدايا مرا حاجتي است كه تدبير و چاره جوئي من از بر آوردن آن عاجز است و طاقتم در برابر آن در مشقت و نيروي من از رسيدن به آن ضعيف و ناتوان، و نفس من كه زياد به بدي ها امر مي كند و دشمن من كه غرور است و من به آن مبتلاء هستم مرا اغواء مي كند كه درباره ي حاجت خود از تو اعراض كنم.

بار خدايا به بهترين راه پيروزي آن را برآورده كن و سينه ي مرا به اميد برآمدن حاجتم بگشا و در اين كار اسباب خير را برايم آسان نما و با رسيدن بدان چه اميد آن را داشته و به وصولش آرزومندم راه فلاح و رستگاري را به من



[ صفحه 222]



بنماي.

- و وفقني اللهم في قضاء حاجتي ببلوغ امنيتي و تصديق رغبتي، و اعذني اللهم بكرمك من الخيبة و القنوط و الاناة و التثبيط.

اللهم انك ملي ء بالمنائح الجزيلة و في بها و انت علي كل شي ء قدير بعبادك خبير بصير [1] .

خدايا توفيقم بده كه در برآمدن اين حاجت به آرزويم رسيده و رغبت خود را بازيابم.

و خدايا مرا به كرمت از خسران و نااميدي و انتظار و تعويق در پناهت بدار.

بارالها توئي كه عطايا و بخشش هاي فراواني داري و به وعده ي خود وفا كننده اي و تو بر هر چيز قادر و توانائي و به حال بندگانت آگاه و بينائي.



[ صفحه 223]




پاورقي

[1] مهج الدعوات صفحه ي 265-259.