بازگشت

حسب و نسب


امام جواد عليه السلام مانند آباء گرامي خود داراي شرافت و اصالت خانوادگي بوده و از خاندان عصمت و طهارت است، پدرش حضرت علي بن موسي الرضا عليهماالسلام خارج از حد توصيف بوده و شرح حال آن جناب در كتاب جداگانه اي به رشته ي تحرير در آمده است [1] .

مادرش ام ولد يعني كنيز زر خريدي بود كه بنا بنقل بعضي مورخين نامش سبيكه و يا ريحانه و به روايتي خيزران ناميده مي شد و آن بانو از اهل نوبه (از بلاد آفريقا) و از تبار ماريه ي قبطيه زوجه ي رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم بوده و بهترين زنان زمان خود به شمار مي رفت و رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم درباره ي تمجيد امام جواد عليه السلام و فضيلت مادر وي فرموده است:

بابي ابن خيرة الاماء النوبية الطيبة

(پدرم فداي پسر بهترين كنيزاني كه از اهل نوبه بوده و طيبه و پاكيزه است) [2] .

همچنين شأن و عظمت آن بانوي گرامي از مضمون خبري كه يزيد بن سليط نقل كرده است كاملا آشكار و پيداست.



[ صفحه 14]



يزيد بن سليط موقع عزيمت براي عمره در بين راه با امام موسي كاظم عليه السلام ملاقات و درباره ي جانشين آن حضرت سئوالاتي نموده و امام هفتم فرزندش حضرت رضا عليه السلام را به او معرفي نموده است، يزيد پس از نقل خبر مفصلي در مورد امامت موسي كاظم و حضرت رضا عليهماالسلام چنين گويد:

موسي بن جعفر عليهماالسلام به من فرمود كه من امسال (به دستور هارون الرشيد) دستگير مي شوم و (پس از وفات من) امر امانت با فرزندم علي است كه همنام دو علي گذشته است و به فرزندم علي فهم و حلم و نصرت و دوستي و دين و محنت علي اول و محنت و صبر بر ناملايمات علي دوم عطاء شده است و تا چهار سال پس از مرگ هارون آزادي بيان ندارد.

آنگاه فرمود اي يزيد زماني كه عبور تو به همين محل افتاد و او را ملاقات كردي كه البته هم ملاقات خواهي كرد مژده اش بده كه خداوند به او پسري امين و مورد اعتماد و مبارك خواهد داد و او نيز به تو خواهد گفت كه مرا در اينجا ملاقات كرده اي، آنگاه تو او را خبر بده كه مادر آن پسر كنيزي است از خاندان ماريه كه جاريه ي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و مادر ابراهيم بود و تو اي يزيد اگر توانستي سلام مرا به آن كنيز هم برساني برسان [3] .

ابن شهرآشوب در مورد وضع حمل خيزران از حكيمه خاتون دختر موسي كاظم عليه السلام روايت مي كند كه گفت چون ولادت امام جواد عليه السلام نزديك شد برادرم حضرت عليه السلام مرا خواست و فرمود امشب فرزند خيزران متولد مي شود و تو بايد موقع ولادت او حضور داشته باشي، من خدمت آن حضرت ماندم چون شب فرا رسيد مرا با زنان قابله و خيزران در حجره آورد و چراغي براي ما روشن كرد و از حجره بيرون رفت و در را به روي ما بست چون خيزران را درد مخاض گرفت چراغ خاموش شد و ما از خاموش شدن چراغ اندوهگين



[ صفحه 15]



شديم و در اين اثنا ديديم كه آن خورشيد فلك امامت از افق رحم خيزران طالع گرديد و در ميان طشت قرار گرفت و پرده ي نازكي مانند پارچه او را احاطه كرده بود و نوري از آن ساطع بود كه ما را از وجود چراغ بي نياز گردانيد من آن مولود را برگرفته و در دامن خود نشاندم و آن پرده را از خورشيد جمالش دور كردم كه ناگاه حضرت رضا عليه السلام به حجره آمده و آن گوشواره ي عرش را كه با پارچه هاي پاكيزه پوشانيده بوديم از ما گرفت و پس از آنكه او را در گهواره گذاشت به من سپرد و فرمود از اين گهواره جدا مشو!

چون روز سيم ولادت ابي جعفر عليه السلام رسيد چشمان مبارك خود را به سوي آسمان گشود و به جانب راست و چپ نظر كرد و گفت:

اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله

چون من چنين ديدم خدمت برادرم شتافتم و ماجرا را به عرض مباركش رسانيدم حضرت فرمود: عجائبي كه پس از اين از او خواهي ديد بيشتر از آن چيزي است كه حالا مشاهده كرده اي [4] .

مسعودي در اثبات الوصيه مي نويسد هنگام ولادت ابي جعفر عليه السلام حضرت رضا عليه السلام به اصحاب خود فرمود كه امشب براي من فرزندي متولد مي شود كه شبيه موسي بن عمران شكافنده ي درياها است و از مادر مقدسه اي بوجود آيد كه پاك و پاكيزه آفريده شده است.

قال ابوالحسن لاصحابه في تلك الليلة قد ولدلي شبيه موسي بن عمران فالق البحار قدست ام ولدته فلقد خلقت طاهرة مطهرة

پس از آن فرمود پدر و مادرم فداي شهيدي كه بر او اهل آسمانها گريه مي كنند و از روي خشم دشمن كشته مي شود و خداي عزوجل بر قاتل او غضب مي كند و قاتل وي در دنيا درنگ نمي كند مگر اندكي تا اينكه خداوند به عذاب



[ صفحه 16]



دردناك و عقاب سخت او تعجيل فرمايد [5] .

همچنين كليني از صنعاني نقل مي كند كه در خدمت حضرت رضا عليه السلام بودم كه پسرش ابوجعفر عليه السلام را كه كوچك بود به حضورش آوردند آن جناب فرمود:

هذا المولود الذي لم يولد مولود اعظم بركة علي شيعتنا منه.

يعني اين همان مولودي است كه براي شيعيان ما مولودي پر بركت تر از او متولد نشده است [6] .



[ صفحه 17]




پاورقي

[1] به كتاب حضرت رضا عليه السلام تأليف نگارنده كه به وسيله ي انتشارات مفيد به طبع رسيده مراجعه شود.

[2] انوار البهيه صفحه ي 123.

[3] اصول كافي كتاب الحجه باب الاشارة و النص علي ابي الحسن الرضا حديث 14 - عيون اخبار الرضا جلد 1 باب 4.

[4] مناقب ابن شهرآشوب جلد 2 صفحه ي 437 - جلاء العيون ص 561.

[5] اثبات الوصيه.

[6] اصول كافي باب الاشارة و النص علي ابي جعفر عليه السلام حديث 9 روضة الواعظين جلد 1 صفحه ي 237.