بازگشت

مقدمه


بسم الله الرحمن الرحيم

سپاس و ستايش خداوند يگانه را سزاست كه ديده هاي بينندگان از مشاهده ي ذات بي مثالش فرو مانده و اوهام وصف كنندگان از عهده ي توصيف او درمانده گشته اند، خداوندي كه به قدرت كامله ي خود آفريدگان را لباس هستي پوشانيد و به اراده ي حكيمانه اش آنها را بدون سابقه و طرحي از صحراي عدم به عرصه ي وجود آورد. درود بي شمار بر نبي مختار و اولاد طاهرين او باد كه با تأييدات الهي ابرهاي تيره ي كفر و جهل را از آسمان حيات بشري پراكنده ساخته و فضاي آن را چون خورشيد درخشان به انوار توحيد و دانش منور گردانيده اند. صلوات الله عليهم اجمعين.

بر اهل بصيرت و تحقيق روشن و مبرهن است كه بشر از بدو پيدايش تحت شرايط زمان و مكان و تناسب محيط در مسير تكاملي خويش قرار گرفته و افكار و انديشه هاي گوناگوني را در ادوار مختلفه ي زندگاني اجتماعي از خود



[ صفحه 4]



بروز داده است و همچنان كه قواي جسماني و طبيعي او از ابتداي آفرينش تا دوران تكامل حيات مادي رشد و نيرو مي گيرد قواي دماغي و روحي وي نيز به موازات رشد و تكامل جسمي پرورش يافته و او را براي وصول به تكامل معنوي آماده مي سازد و در اين ميان افكار دانشمندان و نوابغ جهان همواره در مسير تاريخ زندگاني انسانها منشأ تحولات گوناگون اجتماعي بوده و تراوشات فكري آنان مباني تمدن و فرهنگ اقوام و ملل مختلفه را بوجود آورده است و از نظر جبر تاريخ اگر چه انديشه ها و ايده هاي دانشمندان به نوبه ي خود در شئون مادي و معنوي اجتماعات بشري تأثير قابل ملاحظه اي داشته اند ولي محتواي تعليمات و دستورات پيغمبران و رهبران آسماني عامل عمده ي حركت جامعه ها به شمار رفته و موجب ظهور فرهنگها و تمدنهاي بزرگي در مسير تاريخ زندگي اجتماعات بوده اند؛ زيرا پيغمبران و سفيران الهي كه براي هدايت جامعه هاي بزرگ از جانب خداوند مبعوث شده اند در تمام شئون زندگي اعم از مادي و معنوي اقوام خود را ارشاد و هدايت نموده و در اثر ارتباط با مبدأ غيب و آشنائي با حقائق و واقعيتهاي جهان هستي آنچه را كه لازمه ي ترقي و تكامل فرد و اجتماع بوده بدون مقدمه چيني در دسترس آنان قرار داده اند.

و واضح و معلوم است كه شعاع نفوذ محتواي رسالت آنها در تكامل مادي و معنوي جامعه ها به مراتب از تأثير ايده و افكار دانشمندان بشري بيشتر و في نفسه منشأ تحولات بزرگ در تاريخ حيات اجتماعي انسان ها بوده است و مشيت الهي چنين تعلق گرفته كه رهبران ديني را از ميان توده ي مردم و از كساني كه هيچ گونه سابقه ي تحصيل و تعلم نداشته انتخاب نمايد و به نيروي وحي آنچه را كه براي سعادت دنيا و آخرت بشر لازم و ضروري است بوسيله ي آنان به انسانها ابلاغ نمايد و همچنين مباني و سجاياي اخلاقي و كيفيت روابط حقوقي



[ صفحه 5]



مردم را به آنان آموخته و از ضلالت و گمراهي نجاتشان بخشد چنان كه خداي تعالي در مورد نبي اكرم در قرآن كريم فرمايد:

هو الذي بعث في الاميين رسولا منهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمة و ان كانوا من قبل لفي ضلال مبين. [1] .

و اين سنت الهي خود كاشف از صدق گفتار پيغمبران به شمار رفته و معجزه و بينه اي براي اثبات نبوت آنها بوده است زيرا كسي كه از جانب خداوند برانگيخته مي شود از جانب خود نيز تائيد مي گردد و در موضوع نبوت ميزان سواد و پايه ي تحصيلات و كمي و زيادي سن و امثال اين امور مطرح نمي باشد همانگونه كه خداوند درباره حضرت يحيي عليه السلام فرمايد:

و اتيناه الحكم صبيا [2] (ما به يحيي در كودكي حكم و نبوت داديم) و چنانچه اين مسأله را تعميم دهيم در مورد اوصياء پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم نيز اين مطلب صادق است كه آنها هم با الهامات رباني (نه وحي) از جانب خداوند پشتيباني مي شدند و علم و دانش آنها نيز لدني و من عندالله بوده است چنانكه حضرت جواد الأئمه عليه السلام پس از وفات پدرش در سن 8 سالگي به مسند امامت نشست و در تمام مناظرات و مباحثاتي كه ميان آن حضرت و قضات و فقهاي بغداد و مدينه بوقوع پيوست بر همگان غلبه نمود و همه ي علماء بالاتفاق در برابر استدلالات منطقي امر بر عجز خود و امامت آن بزرگوار اقرار و اعتراف نمودند.

و غرض از نگارش مطالب فوق به عنوان مقدمه بيان همين نكته بود كه مطالعه كنندگان گرامي تا حدودي به علو مقام و مراتب كمال امام جواد عليه السلام آشنايي پيدا نمايند كه آن حضرت در مدت 17 سال دوران امامت خود كه



[ صفحه 6]



همزمان با حكومت دو تن از خلفاي عباسي (مأمون و معتصم) بود مأموريت الهي خود را به نحو احسن انجام داد و براي ارشاد مردم و تزويج احكام دين در مقابل عقايد باطله و آراء فاسده از هر فرصتي استفاده كرد تا چهره ي واقعي حكام بني العباس را كه مسند خلافت حقه را غاصبانه اشغال كرده بودند بر همگان روشن و آشكار گردانيد و در نتيجه به تحريك و دسيسه ي دنياپرستان دون همت در سن جواني مسموما رحلت فرمود.

صلوات الله عليه و علي آبائه الطاهرين و اولاده المعصومين.

فضل الله كمپاني



[ صفحه 9]




پاورقي

[1] سوره ي جمعه آيه ي 2.

[2] سوره ي مريم آيه ي 12.