بازگشت

ولادت امام جواد


مادر حضرت امام جواد عليه الصلوة و السلام از خاندان «ماريه ي قبطيه» - جاريه ي حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم - [1] و نامش «سبيكه» بود [2] حضرت امام رضا عليه الصلوة و السلام وي را «خيزران» ناميدند. [3] كنيه اش نيز «ام الحسن» بود. [4] حضرت امام موسي الكاظم عليه الصلوة و السلام، وي را در مكه خريداري نمودند و به «يزيد بن سليط» - از فرزندان «زيد بن علي بن الحسين بن اميرالمؤمنين» عليهم السلام كه همراهشان بود، دستور دادند كه سلامشان را به او (خيزران) برساند [5] حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم درباره اش فرمودند:

«بابي ابن خيرة الاماء [6] الطيبة الفم، المنتجبة الرحم» [7] .

«پدرم فداي پسر بهترين كنيزان كه دهاني پاك و رحمي نجيب دارد.»



[ صفحه 28]



حضرت امام رضا عليه الصلوة و السلام نيز فرموده اند:

«قدست ام ولدته خلقت طاهرة مطهرة» [8] .

«وي داراي قداست مي باشد و طاهر و مطهر آفريده شده است.»

او به جميع كمالات و شرف دست يافته بود و اصل و فرع فضيلت در او جمع گشته بود. گريزي از اين نسيت كه مادر امام (عليه السلام)، در سلك مادران اوصياء پيامبران باشد. آن كه خداوند عالميان، از طينتي پاك ايشان را آفريده، و دور از آلودگيها نگاهشان داشته است تا جايگاهي براي خلفاء خداوند بر مردمش و برگردان وحي او باشند - پس از به سر آمدن دوران پيامبري رسول امينش - و چگونه چنين نباشد، در حالي كه حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايند:

«لم يزل الله ينقلني و الاوصياء من ذريتي من اصلاب الطاهرين الي ارحام المطهرات لم يخالطنا نجس الشرك و لا سفاح الكفر»

«خداي تعالي، من و اوصياء از فرزندان مرا از صلب مردان پاك به رحم زنان پاك منتقل مي فرمود، بطوري كه نجاست و شرك و تباهيهاي كفر با ما نياميخت.»

هنگامي كه «خيزران» به حضرت ابوجعفر عليه الصلوة و السلام باردار شد، دختر حضرت امام موسي كاظم عليه الصلوة و السلام - «حكيمه» - خدمت برادرش حضرت امام رضا عليه الصلوة و السلام نامه اي نوشت و آن حضرت را از اين امر مطلع ساخت. حضرت امام رضا عليه الصلوة و السلام از علم مخزون و مكنون امامت و از خزانه ي دانش وصايت، مطلبي فرمودند كه عقل را حيران مي كند و براي هر بيدار دلي، مايه ي بصيرت است. از جمله ي مطالبي كه ايشان، در پاسخ «حكيمه» نوشتند، چنين بود:

«انها علقت يوم كذا من شهر كذا فاذا ولدته الزميها سبعة ايام» [9] .

او در روز فلان، از ماه فلان باردار شده است، پس هنگامي كه تولد يافت، هفت روز ملازم و همدم او باش.»

وقتي زمان ولادت نزديك شد، حضرت امام رضا عليه الصلوة و السلام به خواهر



[ صفحه 29]



خود - «حكيمه» - دستور دادند تا در هنگام تولد حضور يابد و همراه قابله، وارد اتاق «خيزران» شود. زماني كه وي را درد زايمان گرفت، چراغي كه در اتاق روشن بود، به ناگاه خاموش شد و هيچ يك از آن دو («حكيمه» و قابله) ديگر نمي توانستند مادر حضرت امام جواد عليه الصلوة و السلام را ببينند و از حال او باخبر باشند. وجود «حكيمه» غرق در ترس و اضطراب شد [10] و گويا فراموش كرده بود كه ائمه هدي - عليه الصلوة و السلام - را كسي جز حوريان بهشتي كه پاك و مقدس اند، مس نمي كند. «حكيمه» در اين حال، ناگهان مشاهده كرد كه نور الهي و جمال ربوبي سوي آسمان ساطع گرديده و تمام خانه را روشن ساخته است. حضرت ابوجعفر امام جواد عليه الصلوة و السلام در طشتي قرار گرفتند و بر اندام مباركش، پوشش نازكي چون لباس قرار داشت. [11] چشمان مباركش به سوي آسمان مي نگريست؛ چرا كه منادي حق او را از عاليترين مكان عرش ندا مي داد: «اي فلان بن فلان، تو را برگزيده و خالص و انتخاب شده ي از ميان مخلوقاتم مي نويسم و نيز جايگاه اسرار و گنجينه ي علم و امين وحي و خليفه ي خود در زمين قرارت مي دهم. براي تو و آن كه تو را دوست داشته باشد و ولايت تو را بپذيرد، رحمت خود را واجب مي گردانم و بر او بهشت هايم را عطا و جوار خويش را حلال مي كنم. سوگند به عزت و جلالم، هر كس با تو دشمني كند، وي را به شديدترين عذابم گرفتار مي كنم، هر چند كه در دنيا از روزي فراوان برخوردارش كرده باشم.»

پس از آن كه صداي منادي قطع شد، حضرت امام جواد عليه الصلوة و السلام در حالي كه دست بر سر نهاده بودند، در پاسخ فرمودند:

شهد الله انه لا اله الا هو و الملائكة و اولو العلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزيز الحكيم» (آل عمران / 18) [12] .

«خداوند و فرشتگان و دارندگان علم كه به قسط پايدارند، گواهي داده اند به آن كه الهي جز او نيست و قدرتمند حكيم است او كه خدائي جز او نيست».

آنگاه پدر بزرگوارش حضرت امام رضا عليه الصلوة و السلام طبق سنت حضرت



[ صفحه 30]



رسول صلي الله عليه و آله و سلم و ديگر پدرانش در مورد فرزندانشان، با حضرت امام جواد عليه الصلوة و السلام رفتار نموده، عمل تحنيك [13] و گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ را انجام دادند. بعد، ايشان را در گهواره گذارده، به «حكيمه» - خواهر خود - فرمودند كه ملازم گاهواره باشد.



[ صفحه 31]




پاورقي

[1] اصول كافي، چاپ شده در حاشيه ي مرآة العقول. ج 1. ص 412.

[2] ارشاد، شيخ مفيد، و تحرير. علامه ي حلي.

[3] روضة الواعظين، فتال، ص 209.

[4] مناقب، ابن شهر آشوب، ج 2، ص 426. چاپ ايران.

[5] اصول كافي، باب «النص علي الرضا».

[6] اعلام الوري، شيخ طبرسي، ص 200.

[7] اصول كافي، باب «النص علي الجواد».

[8] عيون المعجزات، ص 108، چاپ نجف.

[9] انوار البهيه، شيخ عباس قمي، به نقل از الدر النظيم. و اثبات الوصيه، مسعودي. ص 182، چاپ نجف.

[10] مناقب، ابن شهر آشوب، ج 2، ص 437.

[11] مناقب، ابن شهر آشوب، ج 2، ص 437.

[12] بحارالانوار، ج 7، ص 191، به نقل از بصائر الدرجات.

[13] تحنيك، جويدن خرما و ماليدن آن به حنك (كام، يا قسمت جلوي پائين دهان - برحسب اختلاف اهل لغت، ر. ك. لسان) نوزاد. حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) نوزادهاي انصار را هم تحنيك مي فرمودند. لسان العرب، ج 10، ص 416 (ماده ي حنك). - ويراستار.