جود جواد
هزار جان گرامي، فداي جود جواد
دل شكسته ي خود، بسته ام به بود جواد
هماره مي رسد از كائنات و مخلوقات
نداي ذكر و ثنا، مدحت و درود جواد
همه خلايق عالم، غريق نعمت اوست
چرا كه نيست حدودي براي جود جواد
وصي حجت هشتم، سلاله ي زهرا
خداي حي توانا بود شهود جواد
شب تولد درياي جود و احسان است
رسد به گوش سماواتيان، سرود جواد
در اين ولادت چشم چراغ بزم وصال
شده است شاد، دل والي و دود جواد
[ صفحه 158]
از آن كه سجده ي شكرش، كتاب فضل خداست
قبول حضرت جانان شده سجود جواد
قدم به عرشه ي زين براق نور نهاد
به سوي حضرت سبحان بود صعود جواد
زذيل فضل و عنايات او ندارم دست
كه زنده ام به عنايات وهم وجود جواد
به اشك ديده بشويم دفاتر گنهم
كه متصل شده قطره به بحر جود جواد