بازگشت

سخني درباره ي محبت اهل بيت


امامان آشكار كننده ي راههاي هدايت و وسيله ي نجات از هلاكت هستند. در قيامت، به محبت ايشان، اميد نجات مي رود. آنان اهل بخشش و جوانمردي هستند. تمام مدايح از ادا كردن حق ايشان فروتر مانده است. مكارم اخلاق از خلق و خوي و صفات بزرگ آنان گرفته شده است و تمام صفات پسنديده در اصل و نژاد آنان نهاده شده است. بهشت، مشتاق است براي ايشان و در نتيجه ي پيوند با آنان به دست مي آيد و دوزخ حاصل دوري از ايشان است. اينها، همه، بر تمام و يكايك ايشان صادق است و نيز بر حاضر و غائبشان.

محبت ورزيدن، به معصومين، واجب است، دولت و حكومتشان پايدار، سيادتشان در جهان استوار و لبهاي دوستانشان همواره پرخنده است. كدام شرافت بزرگتر از آن كه، جد ايشان، حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم باشد؛ پدرشان حضرت اميرالمؤمنين علي عليه الصلوة و السلام و مادرشان، سيده ي زنان جهان، حضرت فاطمه ي زهرا سلام الله عليها باشند. چه كسي در اين افتخار همسنگ ايشان است؟ چه كسي توان مسابقه دادن با ايشان را در علو مقام و ارزش دارد؟ آنان به نهايت عز و جلال نايل آمده اند و بر همه پيشي گرفته اند. قله اي از سيادت نيست كه زير پاي ايشان نباشد و از آيندگان، كسي نيست كه جلوتر از آنان باشند. اين، «حق اليقين» است و بلكه «عين اليقين».



[ صفحه 107]



مردمان، همگي جيره خوار خوان رحمت آنانند و انتسابشان به ايشان، نسبت به عبوديت است. همه ي خصال نيك از آنان گرفته مي شود و شرافت اولين و آخرين از شرافت آنان پرتوي يافته است. درباره ي صفات آنان، اگر بسيار سخن گفتم، گزافه اي بر زبان نياوردم و اگر همه را در ايشان منحصر دانستم، هنوز حق مطلب را ادا نكرده ام كه دست انسان كجا و ستاره ي ثريا؟!



[ صفحه 108]