شبي كه رشيد در «طوس» درگذشت [1] مردم با پسر او محمد امين در بغداد بيعت كردند.

به ناچار، همان روز، انگشتر و چوب تعليمي و برد رسول خدا را كه گفته شده در نزد هارون بوده، با عجله تمام براي امين برد و روز نيمه ي آن ماه به بغداد رسيد (و بيعت در آن روز گرفته شد) اما از خلافت امين بيشتر از 18 روز نگذشته بود كه درصدد برآمد مأمون را از ولايتعهدي خلع كند و آن را به عهده ي فرزند خود «موسي» بگذارد.

در اين باره با وزرا مشورت نمود و آنها اين كار را مصلحت ندانستند مگر يك نفر به نام «علي بن عيسي بن هامان» كه اصرار بر خلع مأمون داشت.

امين، علي بن عيسي را با لشگري عظيم براي دفع مأمون به سوي خراسان روانه كرد، چون علي به فرماندهي لشگر «امين» به نزديكي «ري» رسيد، طاهر بن حسين از طرف مأمون با چهار هزار سوار به جنگ با او پرداخت.

دو لشگر با هم درگير شدند و علي بن عيسي شكست خورد و كشته شد و تن او را به چاه افكندند، طاهر جريان را براي مأمون نوشت و مأمون از اين پيروزي خوشحال شد.



[ صفحه 34]