بازگشت

خوارج


اين گروه به نظر خودشان دنيا را به آخرت فروخته بودند. پيدايش آنها از زمان حضرت علي عليه السلام بود. با اينكه عملا برنامه هاي ضد ديني و كارهاي ضد مردمي انجام مي دادند باز خويشتن را مسلمان و بهترين كس مي دانستند. مثل زمان ما كه ميان مردم مسلمان حتي شيعيان اتحادي مشاهده نمي شود و هر گروه عليه گروهي ديگر فرياد برمي آورند و صد دستگي هايي پديد آورده اند، و چه بسيار كه از سنگر منابر و مساجد عليه



[ صفحه 185]



مخالفان خود شعار مي دهند و دست به تحريك خلق مي زنند و گاهي مسلمانان شيعي را كه در جزئيات مسيري جز مسير آنها دارند بدتر از كفار مي دانند، برخي به نام اتحاد اسلامي با طرح برخي مطالب غيرضروري ميان شيعيان را نيز به هم مي ريزند و اختلاف مي اندازند، بالاخره مردم به جان هم مي افتند و دشمن هاي خلق بهره برداري مي كنند و دشمنان امام زمان عليه السلام و مخالفان حق، و آنان كه مي خواهند اختلاف بيندازند و آقايي كنند، و با دست خود مسلمانها زمينه را براي هرگونه كفر و الحاد و چند دستگي فراهم مي نمايند. در نتيجه، دشمني، فتنه، قتل، گناه، غيبت و... در ميان مردم رواج مي يابد.

به همان صورت كه پيش از اينها اشاره كرديم، خوارج نيز گروهي بودند كه در گوشه و كنار جوامع اسلامي شورشهايي داشتند و تضعيف حكومت بني اميه بيشتر به دست آنها انجام شد. در آغاز قرن سوم هجري كه مورد مطالعه و بررسي ماست مزاحمتهايي براي خليفگان عباسي نيز فراهم كردند. در دوره ي معاصر امام نهم عليه السلام مساور بن عبدالحميد بن مساور شادي بجلي موصلي قيام كرد، ابتدا بر اطراف شهر موصل مسلط شد، فرماندار شهر را شكست داد و در سال 254 بود كه به شهر وارد شد و در مسجد جامع با مردم نماز جمعه بگذاشت و براي آنها خطبه خواند. [1] در چند نبرد ميان او و سپاهيان خليفه پيروزي از آن او شد. شهرهاي ديگري از عراق را گرفت، اموال كاروانهاي وابسته به خليفه را مصادره مي كرد، تا اينكه در سال 263 از دنيا رفت. و بعد از او بر سر جانشيني او بين پيروانش اختلاف افتاد و به جان هم افتادند، در پايان دشمن بر سرشان مسلط گشت [2] «فاعتبروا يا اولي الابصار».


پاورقي

[1] الكامل، ج 5، ص 339 و ص 246 - تاريخ الغيبة الصغري، ص 70.

[2] الكامل، ج 6، ص 15 - تاريخ الغيبة الصغري، ص 71.