بازگشت

علي بن هشام


اين مرد عامل و حاكم خود خليفه مأمون بود كه در آذربايجان او را به جان مردم انداخته بود. اين مرد تا آنجا كه مي توانست به مردم ظلم مي كرد و خود و خاندانش جان مردم را به لب رسانده بودند. وقتي زيربنا فاسد باشد، روبناها نيز فاسد خواهند بود. مردم شكايت به مأمون بردند كه چگونه اين مرد اموال مردم را مي گيرد آنها را آزار مي دهد، شكنجه مي كند، به قتل مي رساند، مأمون ناچار عجيف بن عنبسه، سردارش را به نبرد او فرستاد، و علي بن هشام تصميم داشت كه عجيف را شكست دهد و به گروه بابكيان بپيوندد و او هم با مأمون از در عصيان درآيد ولي عمرش كفاف نداد، و در سال 217 در همين نبرد كشته شد، و خار ديگري از سر راه مردم و مأمون برداشته شد. سر او را به بغداد نزد مأمون فرستادند، و او دستور داد كه شهر به شهر بگردانند و بالاخره آن را به دريا انداختند و اعلاميه اي در همه جا منتشر كردند و خيانتهاي او را براي مردم برملا ساخته و اينكه از ربقه ي اطاعت به اصطلاح اميرالمؤمنين! مأمون بيرون شده بود و سزايش چنين بود. [1] .


پاورقي

[1] ناسخ التواريخ، ج 2، ص 76.