بازگشت

نگرشي كوتاه به چند فرقه ي مذهبي در زمان امام جواد


پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد صلي الله عليه و آله ديني آورد كه سهله و سمحه بود، يعني آسان و سريع التأثير، و بدون دشواري و پيچيدگي، اعراب بدوي و عوام آن زمان خوب مي فهميدند و بدان گرايش پيدا مي كردند، احتياج به گذراندن دوره هاي تخصصي و كلاسهاي علمي نداشتند و با ظواهر قرآن و حديث به ايمان و تقواي لازم دست پيدا مي كردند و با فداكاري و پايداري و شهامت به دفاع از حق و حقيقت مي پرداختند.

پس از رحلت پيامبر بزرگوار اسلام صلي الله عليه و آله اختلافات از جانشيني آن حضرت آغاز شد و چون حق را بر جاي خود ننشانيدند، مردم گروه گروه و دسته دسته شدن و هر كدام براي اثبات موجوديت و حقانيت خود توجيهات و دلائلي را مطرح مي ساختند، و به مرور زمان دست به دامان كلام و فلسفه و عرفان و تفسير به رأي ها شدند، و براي اقناع طرفداران خود بحثهاي بسياري را عنوان كردند، هنوز چند سالي از درگذشت نبي مكرم نگذشته بود كه فرقه هاي گوناگوني پديد آمدند و به جان يكديگر افتادند و تنها به بحثهاي استدلالي و كلامي بسنده نكردند، بلكه يكديگر را تكفير نمودند، و براساس بينشهاي عقيدتي و مذهبي خاص خودشان، طرفهاي مقابل را كافر و مرتد و حربي و واجب القتل هم دانستند و جنگهائي به پا كردند و فتنه ها ايجاد نمودند و چه بسيار انسانهاي بي گناهي كه كشته شدند و اموالي كه تباه گرديد و حرث و نسلي كه از بين رفت.

و هنوز هم در رابطه با دين مداري اين اختلافها وجود دارد و در دورانهاي اخير



[ صفحه 42]



استعمارگران هم به آن اختلافها دامن زدند و سود بسيار بردند و مخصوصاً مسلمانان را در برابر هم قرار دادند، و دشمنيها را تشديد كردند و مانع ترقي و تكامل جوامع اسلامي شدند، و متأسفانه مسلمانان هنوز بيدار و متوجه و آگاه نشده اند و ترفندهاي جهان خواران را خنثي نمي كنند و آنان را از خويش نمي رانند. در زمان امام نهم ما نيز اين اختلافها وجود داشت كه تنها به چند مورد آن اشاره مي كنيم: