بازگشت

تأخير در ولادت امام جواد


يكي از مسائلي كه در مورد آن حضرت اتفاق افتاد و عده اي را در امامت پدرشان دچار شبهه نمود تأخير در ولادت ايشان بود.

امام هشتم حضرت رضا عليه السلام به سن چهل و شش سالگي رسيده بود، اما هنوز فرزند پسري از آن حضرت تولد نيافته بود كه عهده دار امانت الهي گردد، اين موضوع از طرفي باعث تشويش خاطر و نگراني شيعيان و دوستان ائمه عليهم السلام، و از طرف ديگر باعث گستاخي دشمنان شده بود.

در روايتي آمده كه كلثم بن عمران به امام رضا عليه السلام عرضه داشت: شما كه فرزند دوست داري پس دعا كن خدا پسري به تو عنايت كند، امام فرمود: فقط يك پسر نصيب من خواهد شد كه او وارث امامت من مي گردد. [1] .

حسن بن بشار واسطي گويد: حسن بن قيام صيرفي از من خواست كه از امام رضا عليه السلام براي او اجازه ي حضور بگيرم، و من اجازه گرفتم، وقتي به محضر امام رسيد گفت: آيا تو امام هستي؟ امام فرمود: بله، گفت: همانا من شهادت مي دهم كه تو امام نيستي، امام به او فرمودند: تو از كجا مي داني من امام نيستم؟ گفت: من از امام صادق عليه السلام نقل مي كنم كه فرمودند : امام بدون پسر نخواهد شد و تو به اين سن رسيده اي و فرزند پسري نداري، امام رضا عليه السلام سرش را به سوي آسمان بلند كرد و فرمود : خدايا من تو را شاهد مي گيرم كه چندي نمي گذرد مگر اينكه فرزندي به من روزي فرمائي كه زمين را از عدل و داد پر مي كند همانطور كه از ظلم و ستم پر شده باشد، حسن بن وشا گويد : ما زمان را محاسبه كرديم، فاصله ي اين واقعه و تولد امام نهم عليه السلام ماه هاي بارداري بود. [2] .

در آن شبي كه امام جواد عليه السلام تولد يافت امام رضا عليه السلام به ياران و اصحاب خود فرمودند : امشب پسري شبيه حضرت موسي بن عمران كه درياها را شكافت براي من تولد يافته، آن بانوئي كه چنين پسري را به دنيا آورده پاك و پاكيزه است، آنگاه فرمود : پدر و مادرم فداي آن شهيد (امام جواد عليه السلام) كه اهل آسمان براي او گريه مي كنند، آن بزرگوار شهيد خشم و كينه خواهد شد، خدا به قاتلش غضب مي كند، قاتل آن برگزيده ي خدا در دنيا چندان باقي نمي ماند، خداوند او را به سرعت دچار عذاب دردناك خويش خواهد كرد. [3] .


پاورقي

[1] كافي 1 : 320، اثبات الوصية : 210.

[2] اثبات الوصية : 210.

[3] اثبات الوصية : 210.