بازگشت

دعاي آن حضرت در تعويذ براي روز شنبه


به نام خداوند بخشنده ي مهربان، خود را پناه مي دهم به خدايي كه معبودي جز او نيست، زنده و پابرجاست، خواب و چرت او را فرانگيرد، آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است براي اوست، چه كسي نزد او شفاعت مي كند جز آنكه از او اجازه دارد، آنچه را پيشاپيش و آنچه را پشت سر آنهاست مي داند، و به چيزي از دانش او احاطه ندارند جز آنچه او بخواهد، فرمانروائي او آسمانها و زمين را فراگرفته، و حفظ آنها او را خسته نمي كند و او برتر و بزرگ است.

سپس سوره ي حمد را تا آخرش، و سوره ي ناس را تا آخرش، و سوره ي فلق را تا آخر، و سوره ي توحيد را تا آخرش مي خواني.

و مي گويي :

اين گونه است پروردگار ما و سرور ما و مولاي ما، معبودي جز او نيست، نورانيت نور از اوست، و تدبير كننده ي كارها و نور آسمانها و زمين است، مثال نورش همانند قنديلي است كه در آن چراغي باشد، چراغ در بلوري است كه آن همانند ستاره اي درخشان است، و از درخت مبارك زيتوني افروخته شده است، نه شرقي و نه غربي است، نزديك است روغن چراغ بتابد و اگرچه آتشي به او نرسد، نوري بر نوري، خداوند هر كه را بخواهد به نورش هدايت مي كند، و خداوند مثلهايي را براي مردم مي زند و خدا به هر چيز داناست.

آنكه آسمانها و زمين را با حقيقت آفريد، سخن او حق است و فرمانروايي از اوست، روزي كه در صور دميده شود، داناي غيب و آشكار است، و او حكيم و داناست، آنكه هفت آسمان طبقه بندي شده را آفريد، و از زمين همانند آن را خلق كرد، امر در ميان آنها فرود مي آيد تا بدانيد خداوند بر هر چيز تواناست، و اينكه علم خداوند به هر چيز احاطه دارد، و هر چيز را به شمارش درآورده است.

پناه مي برم از شر هر شرور، آشكار انجام داده يا در پنهان مرتكب آن شود، و از شرور جني و انساني، و از شر آنچه در شب ظاهر شده و در روز پنهان مي شود، و از شر حمله برندگان شب و روز، و از شر آنچه در حمامها و بستانها و خرابه ها، و بيابانها و صحراها، و بيشه ها و درخت وارد شده، و آنچه در نهرها مي باشد.

خود و آنچه كارش مورد عنايتم است را پناه مي دهم به خدايي كه مالك جهان است، فرمانروايي را به هر كه خواهي داده، و از هر كه خواهي بازگيري، و هر كه را خواهي عزيز گردانده، و هر كه را خواهي ذليل نمايي، خير به دست توست و به درستي كه تو بر هر كار توانائي، شب را در روز و روز را در شب داخل گردانده، و زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مي آوري، و هر كه را بخواهي بدون حساب روزي مي دهي.

كليدهاي آسمانها و زمين براي اوست، روزي را براي هر كه بخواهد مي گستراند يا تنگ مي كند، به درستي كه او به هر چيز داناست، زمين و آسمان برتر را آفريد، و بر عرش استقرار يافته است، آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، و آنچه ميان اين دو است، و آنچه زير خاك است براي اوست، و اگر گفتاري را بلند بخواني به درستي كه او به پنهان و آشكار آگاه است.

خدا، معبودي جز او نيست، نامهاي نيكو براي اوست، عالم خلق و امر از آن اوست، نازل كننده ي تورات انجيل و زبور و فرقان عظيم، از شر هر طغيانگر و تجاوزگر و ساحر، و شيطان و پادشاه، و ساحر و كاهن و نظاره گر و حمله برنده، و متحرك و بي حركت، و گويا و ساكت، و سخنگو و خاموش، و خيال پرداز و مجسم شونده، و رنگ به رنگ و كوچك.

و به خدا پناه مي بريم، او پناه و ياور و مونس ماست، و او از ما دفع مي كند، شريكي ندارد، هر كه را ذليل كند عزيز كننده اي براي او نيست، و هر كه را گرامي و عزيز دارد ذليل كننده اي ندارد، و او يگانه و نيرومند است، و درود و سلام خدا بر سرور ما محمد و خاندان پاكش باد.