بازگشت

رنگ مو و چهره، در رنگ هاي گوناگون


يكي از اصحاب حضرت جواد الأئمه عليه السلام، به نام عسكر حكايت كند:

روزي از روزها به محضر شريف امام محمد جواد عليه السلام وارد شدم، حضرت در ايواني - كه مساحت آن جمعا پنج متر در پنج متر بود- نشسته بود.

در مقابل حضرت ايستادم و مشغول تماشاي چهره ي نوراني آن بزرگوار شدم؛ و با خود گفتم: سبحان الله! چقدر چهره ي حضرت نمكين و بدنش نوراني مي باشد؟!

در همين فكر و انديشه بودم، كه ناگهان ديدم جسم حضرت بسيار بزرگ شد به طوري كه تمام مساحت ايوان را فراگرفت.

سپس رنگ چهري حضرت سياه و تاريك گرديد؛ و بعد از گذشت لحظه اي تبديل به سپيدي شد كه از برف سفيدتر بود.

و سپس بلافاصله همچون عقيق قرمز، سرخ و درخشان شد و بعد از آن نيز به رنگ سبز همچون برگ درختان تازه درآمد.

در همين أثناء كه تعجب و حيرت من بيشتر مي شد، حال حضرت به همان حالت اول بازگشت؛ و من كه با ديدن چنين صحنه اي مبهوت



[ صفحه 76]



و از خود بي اختيار شدم، به طور مدهوش روي زمين افتادم.

ناگاه امام عليه السلام فريادي بر من زد و فرمود: اي عسكر! شما درباره ي ما - اهل بيت عصمت و طهارت - شك مي كنيد؛ ولي ما شما را ثابت و پايدار قرار مي دهيم، و دلهره پيدا مي كنيد و ما شما را تقويت مي نمائيم.

و سپس افزود: به خدا سوگند، كسي به حقيقت عظمت و معرفت ما نمي رسد مگر آن كه خداوند تبارك و تعالي بر او منت گذارد و با هدايت او، دوست واقعي ما قرار گيرد.

در پايان، عسگر گويد: با مشاهده ي چنين صحنه ي حيرت انگيز و گفتار دلنشين حضرت، آنچه در درون خود شك و ترديد داشتم پاك شد و به يقين كامل رسيدم. [1] .



[ صفحه 77]




پاورقي

[1] هداية الكبري حضيني: ص 299، س 1، بحار: ج 5، ص 55، ح 31، دلائل الامامة: ص 404، ح 365، اثبات الهداة: ج 3، ص 346، ح 70، مدينة المعاجز: ج 7، ص 344، ح 2373.