بازگشت

قاضي القضات مات ميشود!


مأمون گفت: احسنت اي ابا جعفر! خدا به تو نيكي كند! حال خوب است شما نيز از يحيي بن اكثم سؤالي بكنيد همان
طور كه او از شما پرسيد. در اين هنگام ابو جعفر - عليه السلام - به يحيي فرمود: بپرسم؟ يحيي گفت: اختيار با
شماست فدايت شوم، اگر توانستم پاسخ ميگويم وگرنه از شما بهرهمند ميشوم .
ابو جعفر - عليه السلام - فرمود: به من بگو در مورد مردي كه در بامداد به زني نگاه ميكند و آن نگاه حرام است،
و چون روز بالا ميآيد آن زن بر او حلال ميشود، و چون ظهر ميشود باز بر او حرام ميشود، و چون وقت
عصر ميرسد بر او حلال ميگردد، و چون آفتاب غروب ميكند بر او حرام ميشود، و چون وقت عشأ ميشود بر
او حلال ميگردد، و چون شب به نيمه ميرسد بر او حرام ميشود، و به هنگام طلوع فجر بر وي حلال ميگردد؟
اين چگونه زني است و با چه چيز حلال و حرام ميشود؟
يحيي گفت: نه، به خدا قسم من به پاسخ اين پرسش راه نميبرم، و سبب حرام و حلال شدن آن زن را نميدانم، اگر
صلاح ميدانيد از جواب آن، ما را مطلّع سازيد .
ابو جعفر - عليه السلام - فرمود: اين زن، كنيز مردي بوده است. در بامدادان، مرد بيگانه اي به او نگاه ميكند و آن
نگاه حرام بود، چون روز بالا ميآيد، كنيز را از صاحبش ميخرد و بر او حلال ميشود، چون ظهر ميشود او را
آزاد ميكند و بر او حرام ميگردد، چون عصر فرا ميرسد او را به حباله نكاح خود در ميآورد و بر او حلال
ميشود، به هنگام مغرب او را »ظِهار» ميكند (39) و بر او حرام ميشود، موقع عشار كفاره ظهار ميدهد و مجدداً بر او حلال ميشود چون نيمي از شب ميگذرد او را طلاق ميدهد و بر او حرام ميشود و هنگام طلوع
فجر رجوع ميكند و زن بر او حلال ميگردد .(40)

***

-39ظِهار عبارت از اين است كه مردي به زن خود بگويد: پشت تو براي من يا نسبت به من، مانند پشت مادرم يا
خواهرم، يا دخترم هست، و در اين صورت بايد كفاره ظِهار بدهد تا همرش مجدداً بر او حلال گردد. ظِهار پيش از
اسلام در عهد جاهليت نوعي طلاق حساب ميشد و موجب حرمت ابدي ميگشت، ولي حكم آن در اسلام تغيير
يافت و فقط موجب حرمت و كفاره (به شرحي كه گفته شد) گرديد .
-40مجلسي، همان كتاب، ص 78 - قزويني، همان كتاب، ص 175 - شيخ مفيد، الارشاد، ص 322 - طبرسي،
همان كتاب، ص .247