بازگشت

شهادت امام جواد (ع)


مأمون در سال 218 هجري درگذشت و پس از او برادرش «معتصم» جاي او را گرفت .او در سال 220 هجري
امام را از مدينه به بغداد آورد تا از نزديك مراقب او باشد و چنانكه قبلاً ذكر شد، در مجلسي كه براي تعيين محل
قطع دست دزد تشكيل داده بود، امام را نيز شركت داد و قاضي بغداد (ابن ابي دُؤاد) و ديگران شرمنده شدند و چند
روز بعد از آن «ابن ابي دؤاد» از حسد و كينه توزي نزد معتصم رفت و گفت: از باب خير خواهي، به شما تذكر
ميدهم كه جريان چند روز قبل به صلاح حكومت شما نبود، زيرا در حضور همه دانشمندان و مقامات عالي
مملكتي فتواي ابو جعفر (امام جواد)، يعني فتواي كسي را كه نيمي از مسلمانان او را خليفه و شما را غاصب حق
او ميدانند، بر فتواي ديگران ترجيح دادي و اين خبر ميان مردم منتشر و خود دليل قاطعي بر حقانيت او نزد
شيعيانش شد .معتصم كه مايه ابراز هر نوع دشمني با امام را در نهاد خود داشت، از سخنان »ابن ابي دؤاد» بيشتر تحريك شد و
در صدد قتل امام برآمد و سرانجام منظور پليد خود را عملي ساخت و امام را توسط منشي يكي از وزرايش مسموم
و شهيد نمود (75). امام هنگام شهادت بيش از بيست و پنج سال و چند ماه نداشت (76).

***

-75عياشي، كتاب التفسير، تصحيح و تعليق: حاج سيد هاشم رسولي محلاتي،، قم، المطبعة العلمية، ج 1، ص 320
- مجلسي، همان كتاب، ص 7 - پيشواي نهم...، مؤسسه در راه حق، ص 41 - قزويني، همان كتاب، ص .382 در
مورد چگونگي شهادت حضرت جواد اقوال ديگري نيز هست كه به خاطر رعايت اختصار، از ذكر آنها خودداري
شد. جهت اطلاع بيشتر رجوع شود به: ابن شهر اشوب، مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 380 - مجلسي، بحار
الأنوار، ج 50، ص 8 و 9 - فتّال نيشابوري، روضة الواعظين، ص .267
-76شيخ مفيد، الارشاد، قم، مكتبة بصيرتي،، ص 326 - مجلسي، همان كتاب، ص 7 - محمد بن جرير بن رستم
الطبري،، دلائل الامامة، الطبعة الثالثة، قم، منشورات الرضي،، 1363 ه'. ش، ص .208