بازگشت

از عبورت حضور مي ريزد


از عبورت حضور مي ريزد

به تن كوچه "طور" مي ريزد

شور شيرين با تو بودن هاست

كه به شعرم شعور مي ريزد

تا كه لب باز مي كني انگار

از لبانت زبور مي ريزد

هر دم از عصمت مقام شما

آيه هاي طهور مي ريزد

هر كجا ذكر خيرتان باشد

به سرم كوه نور مي ريزد

اين سليمان آل فاطمه است

دانه اي پيش مور مي ريزد

گر نگاهي به ما كني،حق هم

ظلمتم را به دور مي ريزد

باطن "يا جواد" ، "يا رب" است

قدر"سرّ" از "ظهور" مي ريزد

حُب تو در نهاد ها آقا !

اي جوادِ جواد ها آقا !

دل ما جام باوري دارد

خُمره ي عشق پروري دارد

باده از دسترنج مي نوشيم

نان ما طعم نوكري دارد

حُب كه باشد مباح مستحب است

عشق، احكام ديگري دارد

عَملَم كم، تفضّلت بسيار

لطف تو نابرابري دارد

اصل پيوند ما به آل الله

ريشه در شير مادري دارد

سومين "يا محمد"دنيا !

با تو دل حال بهتري دارد

مكه تا طوس شد قدمگاهت

عشق،وسعتي سراسري داد

كاظميني شدم خدا را شكر

كربلايي شدن دري دارد

***