بازگشت

باز گل وا شده و دهر گلستان شده است


باز گل وا شده و دهر گلستان شده است

گلبن عشق شكوفا و گل افشان شده است

با نسيم سحري عطر بهار آمده است

چمن حسن پر از لاله و ريحان شده است

باز كن پنجره را صبح وفا سر زده است

نهمين مهر جهانتاب نمايان شده است

مهبط وحي خدا، شهر پر از نور رسول

از تجلاي همين مهر چراغان شده است

آفرينش شده از شوق تماشاكده اش

چشم هستي به رخش واله و حيران شده است

آري اين آينه نور جواد است كز او

آسمان مثل زمين آينه بندان شده است

يك نظر كرد به او شمس ضحي ناگه ديد

جلوه او به هزار آينه تابان شده است

همره زمزمه خواب و زلال اشكش

شادي شمس ضحي باز دو چندان شده است

بضعه پاره تن اشرف انسان ها اوست

هركه در مكتب او آمده انسان شده است

پور موسي است كه انوار خداوندي او

باعث حيرت صد موسي عمران شده است

نه همين كور شفا يافته از حضرت او

دردها با نگه اوست كه درمان شده است

سائلان حرم عشق كريم آمده است

آن كه از جود و كرم شهره دوران شده است

آسمان ديد كه با جوشش درياي كرم

ساحل جود پراز لؤلؤ و مرجان شده است

پور اكثم به خداوند كه حيرت زده از

پاسخ مسأله هايي است كه عنوان شده است

جز خدا كيست كه آگه بُود از منزلتش

قدر او در دل هركس كه فروزان شده است

چون كند شكر«وفائي» كه ز فيض نگهش

آبرومند دراين عالم امكان شده است

***