بازگشت

آيينه ي تمام قدّ عدل و داد بود


آيينه ي تمام قدّ عدل و داد بود

حتي به دشمنان خودش هم جواد بود

يك قطره از كرامت او بر دواي خلق

كافي كه بود هيچ، كه حتي زياد بود

از كودكي ز ماتم زهرا بسوخته

او داغدار مادر و حيدر نژاد بود

گر او به خيمه گاه امامت نمي رسيد

اين خيمه ي رفيع خدا بي عماد بود

اميد و آرزوي دل خسته ي رضاست

او معدن رسالت و ركن بلاد بود

از كودكي به ظلم و اسارت دچار شد

در محبس حسادت ظلم و عناد بود

امشب همه گداي جواد الائمه ايم

در ماتم و عزاي جواد الائمه ايم

از كودكي غريبي و هجرت نديد؟ ديد

زخم زبان و طعنه و تهمت نديد؟ ديد

او داغدار صورت نيلي نبود؟ بود

داغ غم الهه ي عصمت نديد؟ ديد

دل خون ز هجر روي پدر او نگشت؟ گشت

دور از رضا، شراره ي محنت نديد؟ ديد

دشمن دمي رها ز عذابش گذاشت؟ نه

از همسرش جفا و خيانت نديد؟ ديد

هر شب فغان ز بي كسي خود نكرد؟ كرد

يك عمر درد و ماتم و غربت نديد؟ ديد

او آرزوي مرگ و رهايي نداشت؟ داشت

هر شب به خواب، خواب شهادت نديد؟ ديد

او در جوانيش ز محن پير گشته بود

از سوز زهر خصم زمين گير گشته بود

از كنج حجره ناله ي جان كاه مي رسد

گويي صداي يوسفي از چاه مي رسد

اين ناله ي حبيبِ دل خسته ي رضاست

كز سوي آن تجلي الله مي رسد

اين سوز قلب شاه جوان مرگ هل اتاست

كآتش به عرش و فرش از اين آه مي رسد

خون مي چكد ز لعل لبانش اگر چه ليك

شاد است چون كه دلبرش از راه مي رسد

شمس الشموس ناله زند در عزاي او

خورشيد بهر بردن اين ماه مي رسد

در روز حشر با همه ي جود و رحمتش

بر داد حال امت گمراه مي رسد

دعبل اگر امام نهم اعتنا كند

امضاي حاجت تو امام رضا كند

***