بازگشت

طائر عرشم ولي پر بسته ام


طائر عرشم ولي پر بسته ام

ياد دل دارم ولي دل خسته ام

آسمانم بي ستاره مانده است

درد من را سوي غربت رانده است

ناله ها مانده است در چاه دلم

قاتلي دارم درون منزلم

من رضا را هم چو روحي بر تنم

هستي و دار و ندار او منم

ضامن آهو مرا بوسيده است

خنده ام را ديده و خنديده است

بر رضا هر كس دهد من را قسم

حاجتش را مي دهد بي بيش و كم

لاله اي در گلشن مولا منم

غصه دار صورت زهرا منم

زهر كين كرده اثر رويم ببين

هم چو مادر دست بر پهلو غمين

در ميان حجره اي در بسته ام

بي قرارم، داغدارم، خسته ام

اين طرف يا فاطمه! باشد جواد

آن طرف دشمن ز حالش گشته شاد

اين طرف درد و غم و آه و فغان

آن طرف هم دختران كف زنان

كس نباشد بين حجره ياورم

من جوان مرگم، شبيه مادرم

ريشه ها را كينه ها سوزانده است

جاي آن سيلي به جسمم مانده است

حال كه رو بر اجل آورده ام

ياد باباي غريبم كرده ام

نيست يك درد آشنا اندر برم

خواهري نبود كنار پيكرم

تشنه لب در شور و شينم اي خدا

ياد جدّ خود حسينم اي خدا

***