بازگشت

من مريدم مراد مي خواهم


من مريدم مراد مي خواهم

وصل خيرالعباد مي خواهم

كمم اما زياد مي خواهم

از امام جواد مي خواهم

يا جوادالائمه ادركني

خاك ابن الرضاست در گِل من

مهر او روز حشر، حاصل من

همه جا اوست شمع محفل من

نقش بسته به مصحف دل من

يا جوادالائمه ادركني

رو سياهم سفيد شد مويم

گرد عصيان نشسته بر رويم

هر چه هستم گداي اين كويم

با تمام وجود مي گويم

يا جوادالائمه ادركني

گر چه يا سيدي گنهكارم

تو مرا يار و من تو را عارم

تو سراپا گلي و من خارم

به همه گفته ام تو را دارم

يا جوادالائمه ادركني

اي ولايت تمام ايمانم

كاظمين تو قبله جانم

من همه دردم و تو درمانم

كي گذاري ز درد درمانم

يا جوادالائمه ادركني

تو جوادي و من گداي توام

مور افتاده زير پاي توام

بي نوائي به ني نواي توام

همه جا بر در سراي توام

يا جوادالائمه ادركني

تو كه بر ثامن الحُجج پسري

نورچشمي و پاره جگري

سيدي! از پدر غريب تري

خواهم از آتش غمت شرري

يا جوادالائمه ادركني

يار زد همچو مار بر جانت

كشت اما غريب و عطشانت

داد پاسخ به لطف و احسانت

پدر و مادرم به قربانت

يا جوادالائمه ادركني

مادرت پشت آن درِ بسته

ديده گريان و سينه بشكسته

سوخت از ناله تو پيوسته

اي ز بيداد يار دلخسته

يا جوادالائمه ادركني

با همه لطف و مهرباني تو

قاتلت گشت يار جاني تو

رحم ننْمود بر جواني تو

اي فداي غم نهاني تو

يا جوادالائمه ادركني

اي به دامان مهر تو دستم

من كه از كوثر شما مستم

بدم و خويش بر شما بستم

هر كه ام «ميثم» شما هستم

يا جوادالائمه ادركني

***