بازگشت

اي مرگ مدد كن كه من زار بميرم


اي مرگ مدد كن كه من زار بميرم
اي زهر خلاصم كن و بگذار بميرم
بگذار در اين خانه كه غمخانه من بود
تنها و غريب از ستم يار بميرم
بگذار با سوز درون و لب عطشان
يكبار زنم ناله و صد بار بميرم
بگذار كه چون فاطمه هنگام جواني
در خانه ي در بسته خود زار بميرم
بگذار كه بي شيون و آرام شوم آب
چون شمع كه سوزد به شب تار بميرم
بگذار در اين خانه در بسته خاموش
از يار كشم محنت و آزار بميرم
بگذار چو مرغي كه قفس قتلگهش بود
بيگانه و تنها و گرفتار بميرم
سوز دل من شعله كشد از دل (ميثم)
بگذار به هر ناله دو صد بار بميرم

***