بازگشت

اي ز روي تو روي حق پيدا


اي ز روي تو روي حق پيدا

آفتاب قديمي دنيا

اي كه درياست پيش تو قطره

اي نمي از كرامتت دريا

اي مسلمان چشم تو آدم

شده روي تو قبله حوا

اي به طفلي فقيه هر مرجع

اي امام تمام عالم ها

به گمانم كه حضرت موسي

نامتان را نوشته روي عصا

يا كه اصلا مسيح وقت شفا

مي برد يا جواد نام تو را

اين همه جود و فضل و احسان را

ارث بردي ز مادرت زهرا

با گداييِ تو بزرگ شديم

يا علي اكبر امام رضا

روز اول كه يادمان كردند

ريزه خوار جوادمان كردند


جود و بخشش براي تو هيچ است

كل عالم وراي تو هيچ است

باغ جنت به آن همه عظمت

پيش صحن و سراي تو هيچ است

از روايات عشق فهميدم

جان عالم به پاي تو هيچ است

معجزات مسيح و كار شفا

در حضور دعاي تو هيچ است

اين بلندي خاك تا افلاك

پيش گلدسته هاي تو هيچ است

دين ما بندگي ما همه اش

به خدا بي ولاي تو هيچ است

كعبه، زمزم، حرم، صفا، مروه

همه پيش صفاي تو هيچ است

بيش از اين مدح تو نمي دانم

شعر من در ثناي تو هيچ است

اي امام جوان اهلُ البيت

قمر آسمان اهلُ البيت

دل ما غرق در عنايت توست

تشنه باده ولايت توست

در همان كودكي امام شدي

اين خودش برترين لياقت توست

اين كه زهراست مادرت آقا

به خدا بهترين سعادت توست

روز محشر تماميِ عالم

دست بر دامن شفاعت توست

از درت خلق دستِ پُر رفتند

جود و بخشش هميشه عادت توست

هر كه يك بار شد نمك گيرت

تا ابد بنده كرامت توست

كاش مي شد كه در حرم بودم

در شبي كه شب شهادت توست

همسرت قاتلت شده آقا

اين خودش راز سخت غربت توست

همسرت پير و مو سفيدت كرد

در جواني تو را شهيدت كرد

گوشه حجره بي صدا بودي

به غم و غصه مبتلا بودي

جگرت سوخت، با لب تشنه

چون جگر گوشه رضا بودي

چقدر زود پرپرت كردند

تو امام جوان ما بودي

موقع دست و پا زدن قطعا

ياد گودال كربلا بودي

ياد غم هاي عمه ات زينب

ياد طفلان بي نوا بودي

ياد طفلي كه تا پدر را ديد

گفت باباي من كجا بودي؟

از ميان تنور آمده اي

يا كه بر روي نيزه ها بودي؟

اي پدر جان ز نيزه افتادي؟

به نظر زير دست و پا بودي

دخترت را ببر كه پير شده

رفتنم مدّتي ست دير شده

***