بازگشت

ما خشكساليم و شما باران مايي


ما خشكساليم و شما باران مايي

درياي لطف و فضل بي پايان مايي

وقتي كه اسم فاطمه روي لب ماست

بوي تو مي آيد، يقين مهمان مايي

شاگرد درس تو كرامت پيشه گان اند

استاد درس مكتب عرفان مايي

هر كس كه باشد منكرت پست است اما

من مطمئنم اين كه تو، قرآن مايي

آن كس كه با تو رفت بيراهه نرفته

در كشتي فيض خدا، سكان مايي

از لطف و احسان شما، از علم و جودت

بي پرده مي گويم شما ايمان مايي

تو در دل خوبان عالم جاي داري

زيرا كه نور ديده سلطان مايي

چشم و چراغ هشتمين ماه خدايي

يعني كه فرزند علي موسي الرضايي

آن قدر كه چشمان زيباي تو ناز است

مانند سجاده به طاق عرش باز است

وقتي كه اسم تو مي آيد آسمان هم...

...با ذكر نامت غرق در سوز و گداز است

يك دو قدم بردار كه عالم ببيند

خاك زمين از گام هايت دل نواز است

روز قيامت مي شود فهميد اين را:

هر كس كه قدري با تو باشد سرفراز است

ما را هم از حال دعايت جرعه اي ده

آقا امامت كن بيا وقت نماز است

مرغ سحر ديشب تمام ذكرش اين بود

نام جواد از روز اول چاره ساز است

وقتي كه تو رو به خدا غرق دعايي

انگار كه حيدر كنار جانماز است

ما را بخر تا كه براي تو بمانيم

روزي مان كن تا گداي تو بمانيم

در هر نگاه تو صفا را مي توان ديد

قطعاً علي موسي الرضا را مي توان ديد

در نيمه شب هاي خدايي تو آقا

هر شب سرشك ربّنا را مي توان ديد

آقا به جان نوكرانت كفر اين نيست

در چشم هاي تو خدا را مي توان ديد

دست گدا وقتي كه سوي تو دراز است

لطف امام مجتبي را مي توان ديد

هر شب كنار سفره ات خضر و كليم اند

چون حضرت خيرالنسا را مي توان ديد

عالم فقير دست هايت هست زيرا

در خانه تو انبيا را مي توان ديد

از آسمان كاظمين از روي گنبد

گلدسته هاي كربلا را مي توان ديد

از صحن تو تا كربلا يك راه دارد

يك جاده اي كه نام ثارالله دارد

***