بازگشت

بيا به باغ كه بار دگر تماشائي است


بيا به باغ كه بار دگر تماشائي است

بهار و سبزه و گل برگ و بر تماشائي است

بيا به ساحت سبز چمن كه ازگل سرخ

گرفته بار دگر زيب و فر تماشائي است

ز رنگ و بوي گلستان احمدي باشد

شكوفه زار بهاران اگر تماشائي است

گذشت شام سياه و دميد نور سحر

بيا ببين كه طلوع سحر تماشائي است

اگر سپهر ولايت شده است نوراني

جمال و جلوه شمس و قمر تماشائي است

ز كوچه هاي مدينه جواد مي گذرد

ز فيض مقدم او رهگذر تماشائي است

اگر چه ديدن اين گل بود تماشائي

به وقت جود و كرم بيشتر تماشائي است

بيا به تهنيت ثامن الائمه رويم

كه در كنار پسر تماشائي است

چنان كه جلوه خورشيد و ماه روح فزاست

جمال اين پدر و اين پسر تماشائي است

دلم هواي حريمش نموده، همسفران

خدا نصيب كند اين سفر تماشائي است

نديده اي تو «وفائي» حريم پاكش را

به پيش ديده اهل نظر تماشائي است

***