بازگشت

عيد ميلاد است ميلاد جواد ابن الرضاست


عيد ميلاد است ميلاد جواد ابن الرضاست

خرّم از رويش زمين و روشن از نورش فضاست

داد ذات كبريا ريحانه را ريحانه اي

كز شميم روح بخش او دو عالم را صفاست

آمد آن ماهي كه صد خورشيد شد پروانه اش

تافت آن مشعل كه نورش نور حُسن ابتداست

بحر مواج سه دُر، درّ گران هشت بحر

چار امّ و پنچ حسّ و شش جهت را مقتداست

نام نيكويش جواد، آبا و ابنايش جواد

سر بلند از بذل دست لطف او، جود و سخاست

اوست آن ريحان ريحانه كز بوي خوشش

مشك افشان تا قيامت دامن باد صباست

گر چه در برج ولايت گشته خورشيد نهم

در حقيقت اولين نور جمال كبرياست

جود را نازم كه حتي خازن باغ بهشت

دست از جنّت كشيده بر سر كويش گداست

او جواد اهل بيت و ما گداي اهل بيت

كار ما عجز و گدايي، كار او لطف، عطاست

بر فقير انفاق كردي پيش تر از آن كه گفت

بر گدا اعطا نمودي بيشتر از آن چه خواست

هر كه در كويش گدا شد، ما گداي كوي او

هر كه از راهش جدا شد، راه ما از او جداست

تربتش بيت الله و بيت الرّسول است و بقيع

كاظمينش هم نجف هم سامره هم كربلاست

حاجت ار داري بگو با او كه نجل فاطمه است

درد اگر داري بيار اين جا كه اين ابن الرّضاست

داشت مأمون، ماهي كوچك نهان در دست خويش

گفت با چشم خدا اين چيست كاندر دست ماست

داد چون پاسخ ورا از ماهي و از ابر، ويم

ديد او در سن طفلي عالم از ارض سماست

***