بازگشت

محمد بن ريان بن صلت


محمد بن ريان بن صلت اشعري قمي،(زنده در 254ق.) از عالمان و محدثان برجسته شيعه در قرن سوم قمري و از اصحاب امام جواد(ع) و امام هادي(ع) .

ولادت و وفات

تاريخ تولد محمد بن ريان معلوم نيست و تراجم نويسان كمتر به آن پرداخته اند؛ اما بنابر پاره اي از شواهد مي توان حدس زد كه او در اوائل سده سوم قمري به دنيا آمده است.[1] محمد بن ريان به ظاهر، تا سال254ق. كه سال شهادت امام هادي(ع) است، زنده بوده است؛ امّا تاريخ دقيق وفات او دانسته نيست.

خاندان

پدرِ محمد بن ريان، ريان بن صلت، از محدثان برجسته شيعه است. شيخ طوسي درباره ريان بن صلت مي گويد: « او از ياران حضرت امام رضا(ع) و چهره اي موثق و نامدار است.»[2] وي تصريح مي كند كه او از ياران امام هادي(ع) بوده و گويا اصالةً اهل بغداد است ».[3] محمد بن ريان، برادري به نام علي بن ريان داشت كه او هم از محدثين شيعه است. نجاشي مي گويد: « علي بن ريان بن صلت اشعري قمي، يكي از محدثان مورد اعتماد و موثق است ».[4]

اعتبار و وثاقت روايي و علمي

رجال شناسان محمد بن ريان را ستوده و او را موثق دانسته اند از جمله نجاشي او را صاحب كتاب معرفي كرده [5] و علامه حلي در خلاصه الاقوال وي را دانشوري بزرگوار و موثّق خوانده است. [6] محمّد بن ريان، از ياران امام جواد و امام دهم(ع) بوده و ارتباط ويژه اي با آنان داشته است. وي از آن حضرات، روايات فراواني حكايت كرده و با ايشان مكاتبه داشته است. او مجموعه اي از مسائل فقهي و جز آن را از حضرت هادي(ع) روايت كرده [7]و شيخ طوسي او را از اصحاب حضرت امام هادي(ع) به شمار آورده است.[8]علامه حلي نيز او را از ياران امام هادي(ع)دانسته است. [9]گفته اند كه وي احاديثي را بي واسطه از خود امامان نقل كرده است.

شاگردان


جمعي از راويان نامدار شيعه، از محمد بن ريان روايت كرده اند:
سهل بن زياد آدمي
محمّد بن عيسي بن عبيد يقطيني
ابراهيم بن هاشم قمي
علي بن ابراهيم بن هاشم قمي
عبداللّه بن جعفر حميري قمي.[10]

آثار


كتاب شناسان و شرح حال نگاران تنها يك كتاب به محمد بن ريان نسبت داده اند. نجاشي[11]و شيخ آقا بزرگ[12] يك كتاب با نام المسائل براي او برشمرده اند. شيخ طوسي در « فهرست » بيان مي دارد كه « محمد بن ريان، با همكاري برادرش، علي بن ريان كتابي تأليف كرده است. » [13]

***

1. رجال نجاشي، ص278؛ رجال طوسي، ص400.
2. رجال طوسي، ص357.
3. رجال، شيخ، ص416.
4. رجال، نجاشي، ص199.
5. نجاشي، رجال، ص371.
6. شيخ طوسي، رجال، ص432.
7. علامه، خلاصه الاقوال، ص142.
8. نجاشي، رجال، ص371.
9. شيخ، رجال، ص432.
10. وسائل الشيعه، ج20، ص327.
11. نجاشي، رجال، ص371.
12. الذريعه، ج20، ص334.
13. شيخ طوسي، ص152.