بازگشت

عثمان بن سعيد


عثمان بن سعيد،(به احتمال درگذشت پيش از 267ق./ 880م.) اولين نايب خاص امام مهدي (عج). عثمان بن سعيد عمري از ياران امام جواد (ع)، امام هادي (ع)، امام حسن عسكري (ع) و امام مهدي (ع) است كه پس از شروع امامت امام مهدي (عج)، از سوي وي به عنوان نايب خاص انتخاب گرديد. عثمان به جهت تقيه، شغل روغن فروشي را براي خود برگزيد تا بدين وسيله مسئوليت مذهبي خود را مخفي كند و از گزند حكومت محفوظ بماند. به همين جهت به سمّان (روغن فروش) معروف شد.

نام و لقب

نام وي «عثمان بن سعيد»، كنيه اش «ابوعمرو» و لقبش «العمري»، «سمّان»، «اسدي» و «عسكري» است.[1]
به روايت كشي اسم او حفص بن عمر عمري بوده كه ممكن است اسم مستعار وي در ديدارهاي پنهاني با ساير وكلا باشد. [2]
شيعيان، اموال و نامه ها را به او مي رساندند و وي آنها را در پوست گوسفند و امثال آن قرار مي داد تا كسي به آنها پي نبرد. آن گاه آنها را به سوي امام (ع) مي فرستاد. [3]
گفته اند علت ملقب شدن وي به «سمّان»، اين بود كه وي به خريد و فروش روغن مي پرداخت تا بدين وسيله مسئوليت مذهبي خود را مخفي كند و از گزند حكومت محفوظ بماند.[4]

زندگي عثمان بن سعيد

درباره سال تولد، دوران جواني و محل زندگي عثمان، اطلاعات چنداني در دست نيست. گفته مي شود در يازده سالگي به عنوان خادم در منزل امام نهم، امام جواد (ع) كار مي كرد. پس از آن پيشكار امام شد و از اعتماد كامل آن حضرت برخوردار بود و اجراي مأموريت هايي به وي سپرده مي شد. [5] در رواياتي، به اعتماد امام معصوم به او تصريح شده است..[6]
بعد از شهادت امام هادي (ع)، عثمان همچنان از اعتماد امام حسن عسكري (ع) برخوردار بود. امام يازدهم وي را در سمت خود ابقا كرد. وقتي عده اي از شيعيان يمن وجوهات خود را نزد امام عسكري (ع) آوردند، آن حضرت عثمان را به عنوان وكيل خود به ايشان معرفي كرد و اعلام نمود كه پسر وي، محمد نيز وكيل امام دوازدهم، حضرت مهدي (ع) خواهد بود. [7]
بنا به روايت ديگري امام عسكري (ع) جانشين خود را به چهل نفر از شيعيان مورد اعتماد، نظير حسن بن ايوب، علي بن بلال، احمد بن هلال و عثمان بن سعيد معرفي كرد. آن حضرت به ايشان گفت، ديگر قادر به رؤيت او نخواهند بود و دستور داد تا در طول غيبت امام دوازدهم از عثمان، نماينده او، اطاعت كنند.[8][9]
عثمان در بيماري آخر عمر امام يازدهم از آن حضرت پرستاري و مراقبت كرد. بنا به گفته شيخ طوسي وي مراسم مذهبي تدفين امام را انجام داد. به اعتقاد اماميه اين نشانه ها بر نمايندگي او از امام غائب گواهي مي دهند. [10]

دوره حضور در بغداد

پس از رحلت امام يازدهم، سامرا را ترك و به بغداد رفت. در آن زمان سامرا پايتخت و مقر لشكريان سلسله عباسي بود كه از آغاز با امامان شيعه ميانه خوبي نداشتند. برخي گفته اند احتمالا به همين دليل عثمان بن سعيد به بغداد مهاجرت كرد، و در آنجا منطقه كرخ (محل سكونت شيعيان) را مركز رهبري سازمان اماميه قرار داد. [11]
عثمان در قالب تقيه مي كوشيد خود را از نظارت و بازرسي هاي حكومت عباسي دور نگه دارد. او در هيچ بحث آشكار مذهبي يا سياسي درگير نمي شد. گفته اند كه او براي پنهان كاري شغل روغن فروشي را برگزيد و وجوهات شرعي را در ظروف روغن به امام مي رساند. [12]
بنا به روايت كشي، عثمان بن سعيد از زمان امام يازدهم رئيس وكلا بود، به اين معنا كه تمام وجوهاتي كه پيروان امام توسط وكلا مي فرستادند، به عثمان مي رسيد و او به امام مي رساند. [13]

وفات

تاريخ وفات عثمان بن سعيد به درستي دانسته نيست. برخي محققان متاخر كوشيده اند تا از روي قرائن، حدس هايي در اين باره ارائه كنند. هاشم حسني مي نويسد: سفارت عثمان بن سعيد تا سال 265/ 879ق ادامه داشته است. [14] اما هيچ مأخذي ذكر نمي كند. جواد علي چنيي مي نويسد: :«بيست سال پس از غيبت امام دوازدهم، نخستين سفير در سال 280/ 893ق در گذشت. در توقيعي كه گفته مي شود امام غائب به پسر نخستين سفير و جماعت شيعه خطاب كرده اند، پس از مراتب تسلي هاي قلبي بر مرگ چنين مرد متقي، امام، پسرش ابو جعفر محمد را به جانشيني او منصوب مي كند.» [15]
برخي منابع برآنند كه به احتمال، عثمان بن سعيد امام حسن عسكري (ع) را غسل داد و كفن كرد و به خاك سپرد.[16] با توجه به سال شهادت امام حسن( هشتم ربيع الاول سال 260ق.)[17] و قرائن ديگر، به نظر مي رسد رحلت عثمان پس از 260ق/ 874م بوده است.
بنابر برخي منابع، عثمان بن سعيد به دستور حضرت مهدي(ع)، فرزندش محمد بن عثمان بن سعيد را پس از خود به عنوان نايب خاصّ منصوب كرد. پيش تر، امام حسن عسكري(ع) از محمد بن عثمان به عنوان فرد مورد اطمينان ياد كرده بود. [18]

محل قبر

طبق روايت، عثمان بن سعيد در بخش غربي شهر بغداد در مسجد «درب» دفن شد.[19]
امروزه در مسجدي در خياباني واقع در سمت شرقي بغداد مزاري وجود دارد كه اماميه معتقدند عثمان بن سعيد است.
شيخ طوسي روايت نخست را تأييد مي كند و نوشته است كه در فاصله سالهاي 404ق./ 1013م. و 433ق./ 1040م. هر ماه به زيارت آن مزار مي رفته است [20]

منابع مطالعاتي

بيشتر روايات واخبار درباره چهار سفير از شيخ طوسي و كتاب غيبت او نقل شده است. روايات كتاب طوسي عمدتا به دو اثر قديم استناد دارند كه امروزه در دسترس نيستند. اين دو اثر عبارتند از: كتاب في اخبار ابي عمر و ابي جعفر عمريون نوشته ابن برينه كاتب، پسر نوه دختري سفير دوم و كتاب اخبار الوكلاء الاربعه نوشته احمد بن نوح. [21]

***

1. طوسي،الغيبه، 354
2. طوسي، رجال، 532
3. طوسي،الغيبه، 353
4. طوسي،الغيبه،354
5. جاسم حسين، 142
6. نك: كليني، ج1، 320
7. طوسي،الغيبه، صص31-229
8. طوسي،الغيبه، صص2-231 ، صدوق، 435
9. براي اطلاع كامل از آن افراد ر.ك: نجاشي، ص41 و202 و323
10. نك: طوسي، الغيبه، 231
11. جاسم حسين، 157
12. طوسي، الغييه، 229.
13. طوسي،رجال كشي، 580
14. هاشم معروف الحسني، ج2، 568
15. جاسم حسين، 159
16. الغيبه، شيخ طوسي، 216 ؛ بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 51، 344 .
17. مسعودي، مروج الذهب، ج4، 110.
18. طوسي،الغيبه، 260
19. طوسي، الغيبه، 232
20. طوسي،الغيبه،232 - 3.
21. رجال نجاشي، 343